پان آرت - نشریه جامعه ی هنری ایرانیان
وب سایت علمی پژوهشی هنر

سامان آفریدند – فتوآرتیست

0 794

سامان آفریدند هنرمندی که بخاطر علاقه به فانتزی و تخیلات، به دنیای تصویر و فتومونتاژ وارد شده. در آثار این هنرمند معلق بودن اجسام و انسان و همینطور فضایی ویژه بخوبی محسوس هست. فضایی که نوستالژی خاصی برای بیننده ایجاد میکنه، فضایی مملو از حس فانتزی سورئال که در نوع خودش بینظیره  و یک سبک به حساب میاد. سامان از روشهای کلاسیک ولی با مهارت برای عکاسی در حالت تعلیق استفاده میکنه، یعنی عکاسی در دوفریم که فریم اول از خود محیط و فریم دوم از جزییاتی که قراره بصورت معلق ظاهر بشن. این هنرمند در مورد نحوه ایده یابی آثارش اینطور بیان میکنه که: “اول یک قاب رو تصور می کنم و سعی می کنم در قالب یک داستان پیادش کنم. یعنی معمولا عکس ها به این طرز گرفته میشن که یک قسمت از پازل یک داستانند که در یک فریم به نمایش در می یاد”.  در ادامه مصاحبه اختصاصی ماهنامه هنرهای تجسمی پآن‌آرت رو داریم با این هنرمند درباره سبک عکاسی و هنر ایشون.

فتوآرتیست

 عکاسی رو از کجا و با چه انگیزه ای شروع کردین؟
خوب قبل از هر چیز این رو باید بگم شروع ادیت و عکاسی من بر می گرده به دوازده سال پیش که من به خاطر کسی که دوستش داشتم به صورت آماتور این کار رو شروع کردم تا یه جورایی عکس های خوبی ازش داشته باشم ! ولی بعد به مرور زمان از طریق اینترنت و شبکه های اجتماعی با آثار هنرمندان خارجی آشنا و کم کم علاقه مند شدم و الان حدود دو ساله که دارم به صورت حرفه ای در زمینه ادیت و عکاسی کار میکنم. انگیزه و هدف اصلی از انجام این کار به نظرم علاقه زیادم به فانتزی و مواردی هست که زاده ذهن و تخیله؛ مثل پرواز و هزاران چیز دیگه مثل فیلم های هالیوودی یعنی دیدن چیزهایی که تو زندگی عادی نمی تونیم ببینیمشون. واسه همین بود که اومدم سمت عکاسی و به طور مشخص مونتاژ عکس ها.

از چه ابزار و تکنیکهایی برای تصاویری که انسانها در اون معلق هستن استفاده میکنین؟
این شگرد رو من با استفاده از همون تکنیک قدیمی دو عکس- یک عکس می‌گیرم. یعنی یک عکس به عنوان پایه کار که تشکیل شده از محیط خالی و بدون سوژه و عکس دوم که عکس سوژست در محیط مورد نظر. در این قسمت ما به علت نبود امکاناتی از قبیل کابل و موارد مشابه به نیروی انسانی رو میاریم !!! ( که امیدوارم در آینده به تجهیزات مورد نیاز مسلح بشیم.)
یه نکته خیلی مهم که به نظرم خوبه بدونید اینه که در این ترفند خیلی مهمه که به شرایط محیطی و به خصوص نور دقت زیادی بشه. چون مهم ترین فاکتور برای این که یه عکس خوب گرفته بشه نوره . من خودم این نیاز مهم رو به وسیله ی نور خورشید رفع می کنم و واقعا به این قضیه ایمان دارم که بهترین نور همون نور خورشیده چون کاملا طبیعیه و این طبیعی بودن فاکتوریه که باعث می شه عکس دلنشین باشه.

فتوآرتیست

ایده و ترکیب بندی فضا رو به چه نحو و در چه زمانی انجام میدین؟
معمولا زمان بین شکل گیری ایده تا انجام شدن کار نهایی یک روز طول میکشه . همیشه سعی می کنم که بیشتر طول نکشه چون حس و حال کار گرفته می شه. نحوه شکل گیری ایده اینجوریه که اول یک قاب رو تصور می کنم و سعی می کنم در قالب یک داستان پیادش کنم، یعنی معمولا عکس ها به این طرز گرفته می شن که یک قسمت از پازل یک داستانند که در یک فریم به نمایش در می یاد . بعد از این که در واقع ایده اولیه شکل گرفت . دنبال لوکیشن مورد نظر می گردم.
بعضی وقتا این لوکیشن در دسترسه و گه گاه هم مجبور به یک مسافرت هستم ! مرحله نهایی هم ادیت عکس هست که تو این زمان دیگه باید اون عکس خوام رو شبیه تصویر ذهنیم کنم معمولا تو این قسمت باید تنها باشم. جالبه که بعضی وقتا یه سری المان جدید تو همون مرحله به ذهنم می یاد و وارد کار میشه. یه نکته جالب هم بگم که چند بار واسه این که اون حس رو بتونم توی ادیت داشته باشم توی همون لوکیشن عکاسی ادیت رو انجام دادم. فقط یک نکته مهم هست که باید اون عکس و سوژه با محیط و لوکیشن جور باشه و از همون محیط الهام گرفته شده باشه. کنتراست بین این دو تا باعث می شه یه جورایی کار دلنیشن نشه.

از مسابقات و فعالیتهای آیندتون صحبت کنین؟
از همون روزی که در واقع وارد این عرصه شدم به نحوی سعی کردم جهانی فکر کنم و جهانی کار کنم چون به نظرم هنرمند وقتی وارد این راه می شه باید حرفی برای گفتن داشته باشه و من هم می خواستم صدای خودم و مردمم رو به گوش هنرمندان خارج از ایران برسونم و این واسه من یکی از مهم ترین هدفهاست.
یکی از مهم ترین تریبون هایی که می شه به این مقصود رسید شرکت در مسابقات جهانیه . به طور مثال اولین مسابقه جهانی که شرکت کردم مسابقات جهانی عکس سونی بود که خوشبختانه تونستم بین 140 هزار عکاس و حدود نیم میلیون عکس در بخش آزاد به جمع هشت عکس برتر راه پیدا کنم و خیلی خوشحالم از این بابت . این رو ولی می دونم که این تازه اول راهیه که انتها نداره و حالا حالا ها باید رفت و دید در آینده چه اتفاقاتی روی میده.
در آخر هم یه جمله بگم به تمام خواننده های محترم این مجله به خصوص اون دسته عکاسانی که مثل من طعم یک سری محدودیت ها رو کشیدن:(( وجود کمبود ها آدم رو محدود نمی کنه ، بخواید می شه با همین امکانات ممکن کاری کرد که حرف های زیادی واسه گفتن داشته باشین . اتفاقات خوبی در آینده به وجود می یاد و از این بابت مطمئنم ))

ارسال یک پاسخ