سیروان کنعانی – نقاش
روحیاتی رمانتیک، حسی اکسپرسیو، نگاهی سمبولیک در آثار نقاشی سیروان کنعانی
سیروان کنعانی طراح و نقاش کُرد ایرانی است. بیست سال فعالیت مستمر در عرصه هنر دارد و تاکنون ده نمایشگاه انفرادی برگزار نموده و در بیش از بیست نمایشگاه گروهی حضور داشته است. وی از نسل سوم نقاشان کردستان پس از انقلاب است. کارهای سیروان آمیزهی عجیبی هستند از روحیاتی رمانتیک، حسی اکسپرسیو، نگاهی سمبولیک، گرایشی آبستراکت و علاقهای گرافیکی برای روایتگریِ کودکانه، با گوشه نگاهی ترانسپارانت و پیکاسویی. اگر چه فشار سنگین روان هنرمند بر آثارش مشهود است اما روحیات ایشان به دنیای آسودهتر رؤیا هیچ نظری ندارد و به سودایی سورئالیستی نیانجامیده است. دفورماسیون گاهی اوقات به بیانی ترانسپارانت عدول میکند. وسوسهای کوبیستی در کار است و میتوان از ضرب آهنگ قلمهایش ورود به آن حیطه را در آینده حدس زد. این هنرمند راجع به آثارش اینگونه میگوید که: «در این سالها مسیرهای مختلفی را تجربه کردهام. اما آخرین مجموعههای من با عناوین «دچار» و «اندیشیدن در سکوت» حاصل ده سال مراقبه و مطالعه و بررسی انسان معاصر است. به قول سهراب دچار یعنی عاشق و انسان معاصر در ته و توهای وجودش هنوز دوست دارد عاشق باشد. اندیشیدن در سکوت حاصل نوعی تفکر و ایستایی مقابل ذهن است. ذهن انسانی پر از تنش و اتفاق. این تفکر نوعی تنهایی و تفکر خودخواسته بود.»
مشاهده آثار و متن کامل در ماهنامه هنرهای تجسمی پان آرت: نسخه سی و نهم پان آرت
چطور به هنر علاقمند شدید و این علاقهمندی از چه زمانی بود؟
شروع کار من با خوشنویسی بود و لذت بصری از فرمهای عمیق خط زیبای نستعلیق و آن همه انتزاع و صفا که هنوز هم در لایههایی از ذهنم با آنها زندگی میکنم. بعدها با حضور در هنرستان هنر، سنندج وارد رشته نقاشی شدم و تجربههای آکادمیک من از سال 1376 شروع شد. سالها هر روز در طبیعت نقاشی کشیدم و با انرژی خاصی تجربههای آکادمیک فرم و رنگ و سبکها را ادامه دادم. بعدها طبق ضرورت به مسیرهای دیگری ورود پیدا کردم. نقاشی در فرمالیستیترین حالتش بیان دارد و جستجو در فرم و رنگ برایم از لذت بخشترین اعمال این دنیای پر از تنش و اتفاق و دغدغه است. این جستجوها برایم مسیری شد که آن را در قالب انسان معاصر بیان کنم و شکل و قالب ذهنیم را از این منظر و با این روش به اشتراک بذارم.
چطور به هنر علاقمند شدید و این علاقهمندی از چه زمانی بود؟
شروع کار من با خوشنویسی بود و لذت بصری از فرمهای عمیق خط زیبای نستعلیق و آن همه انتزاع و صفا که هنوز هم در لایههایی از ذهنم با آنها زندگی میکنم. بعدها با حضور در هنرستان هنر، سنندج وارد رشته نقاشی شدم و تجربههای آکادمیک من از سال 1376 شروع شد. سالها هر روز در طبیعت نقاشی کشیدم و با انرژی خاصی تجربههای آکادمیک فرم و رنگ و سبکها را ادامه دادم. بعدها طبق ضرورت به مسیرهای دیگری ورود پیدا کردم. نقاشی در فرمالیستیترین حالتش بیان دارد و جستجو در فرم و رنگ برایم از لذت بخشترین اعمال این دنیای پر از تنش و اتفاق و دغدغه است. این جستجوها برایم مسیری شد که آن را در قالب انسان معاصر بیان کنم و شکل و قالب ذهنیم را از این منظر و با این روش به اشتراک بذارم.
مشاهده آثار و متن کامل در ماهنامه هنرهای تجسمی پان آرت: نسخه سی و نهم پان آرت
نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.