تلخی زندگی فریدا کالو چه بود؟ – قسمت اول
فریدا کالو و مروری بر آثار و زندگی آن – قسمت اول
با نگاهی به فریدا کالو و زندگه او و بررسی تاریخ هنر متوجه میشویم که نقاشان زن همواره زیر سایهی سنگین استادان بزرگ مرد هستند و این زنان اغلب نتوانستهاند در تاریخ به جایگاهی که لایق آن هستند، دست پیدا کنند.
از همان دوران رنسانس آغازین که پیشرفت نقاشی سرعت گرفت، نقاشان زن مورد استقبال حامیان هنر، منتقدان، هنرمندان مرد و مردم جامعه قرار نمیگرفتند و برای پیشرفت و نشان دادن استعدادشان کاری بس سنگینتر از مردان هنرمند داشتند.
اما امروزه در تاریخ هنر زنانی را میشناسیم که در جایگاه خوبی قرار دارند و خود را همسطح نقاشان مرد بالا کشیدهاند. نقاشان زنی همچون آرتمیسیا جنتیلسکی، جودیس لیستر، روزا بونور، برت موریسو، ماری کاسات، جورجیا اوکیف و البته فریدا کالو در دوران زندگی خود با تلاش بسیار توانستند به موفقیت برسند و پس از مرگشان نیز شخصیت بزرگ آنان و ارزش آثارشان بیشتر مشخص شد.
در این میان، فریدا کالوی مکزیکی یکی از خاصترین و محبوبترین نقاشان درتاریخ است.
زندگی زجرآور و مرگ دردناک او، ارتباطش با یکی از بزرگترین نقاشان تاریخ مکزیک، دیگو ریورا و ازدواج با او، فعالیتهای سیاسی و البته شاهکارهای هنریاش عواملی هستند که امروزه وی را به عنوان یکی از برجستهترین هنرمندان زن میدانند.
تولد فریدا کالو و آغاز زندگی
فریدا کالو در ششم جولای 1907 در شهر کوچک کویوآکان در مکزیک متولد شد. در شش سالگی به بیماری فلج اطفال دچار شد و چندین ماه را در خانه بستری بود. این بیماری به پای راست او آسیب زد و در رشد طبیعی آن اختلال ایجاد کرد.
فریدا در سال 1922 به یک دانشگاه معتبر در مکزیکوسیتی راه یافت و در اینجا به تحصیل در رشتهی پزشکی پرداخت.
اما سه سال بعد از این، مسیر زندگی وی تغییر کرد؛ در سال 1925 فریدا از مسافران یک اتوبوس شهری بود که این اتوبوس دچار حادثه شد و فریدا به شدت مجروح گردید.
اعضای بدن او از جمله پا، سینه، کمر، لگن و شانهی او آسیب دید و پزشکان زنده ماندن وی را معجزه دانستد. در این تصادف همچنین یک میلهی آهنی به رَحِم او فرو رفت و فریدا توانایی بچهدار شدن را برای همیشه از دست داد.
فریدا در بستر بیماری بود که پدرش برای او لوازم نقاشی خرید و این شروعی بود بر زندگی هنری وی. فریدا کالو به نقاشی از چهرهی خود و اعضای خانوادهاش پرداخت و پس از بهبودی، نخستین خودنگارهاش را به دیگو ریورا که در آن زمان از بزرگترین نقاشان مکزیک بود نشان داد.
ریورا به تحسین استعداد فریدا پرداخت و در ادامه، خواستار ادامهی ارتباط با او شد.
دیگو و فریدا در سال 1928 با یکدیگر ازدواج کردند، ازدواج و زندگی مشترکی که حاشیههای فراوان به همراه داشت؛ مادر فریدا با این ازدواج به شدت مخالف بود و پدرش نیز چندان رضایتی نداشت.
ریورا حدود بیست سال از فریدا بزرگتر بود و این سومین ازدواجش بود. پس از آغاز زندگی مشترک، ریورا به فریدا وفادار نبود و همواره با زنان دیگر سرگرم بود.
پس از تحمل یازده سال بیوفایی شوهر و البته دیدن وی در بستر خواهر کوچکتر خود، فریدا در سال 1939 درخواست طلاق داد و از ریورا جدا شد.
زندگی فریدا پس از طلاق از ریورا
پیش از طلاق و پس از آن، فریدا نیز با مردان دیگر از جمله لئو تروتسکی، سیاستمدار جنجالی روس، روابطی عاشقانه داشت. دیگو و فریدا اما در سال 1940 بار دیگر با یکدیگر ازدواج کردند و تا آخر عمر همراه یکدیگر ماندند.
فریدا که توانایی بچهدار شدن را از دست داده بود، در سال 1930 باردار شد و سپس به عمل سقط جنین تن داد. او در طول چهار سال مقابل باز هم باردار شد و که این بار نیز به عمل سقط جنین انجامید.
با این عملها، سلامتی فریدا به شدت کاهش یافت.
در اوایل دههی 1930 ریورا سفارش انجام چند دیوارنگاره را در امریکا دریافت کرد و همراه با فریدا مدتی را در نیویورک گذراند.
پس از بازگشت به مکزیک، فریدا بیش از پیش خود را وقف نقاشی کرد و آثار ارزشمندی را آفرید.