نظریه های تاریخ زیبایی شناسی هنر
در آثار لئوناردو داوینچی چهره زنان بطور ویژه ای اسرار آمیز و دست نیافتنی اند. این ویژگی را میتوان به وضوح در تابلوی بانویی با قاقم – 1485-1490 در موزه شاهزادگان چارتوریسکی دید ، در این اثر نماد پردازی سنجیده مبهمی در انگشتان بیش از حد بلند زن در حال نوازش حیوان بیان شده است (تصویر یک) . همچنین اتفاقی به نظر نمیرسد که لئوناردو در همین اثر، در نمایش حیوان خواسته باشد خود را از بند تناسبات و واقع گرایی رها سازد. شخصیت اسرار آمیز و دست نیافتنی سرشت و نهاد این زن با مفهوم ملاحت بیان شده است و بار دیگر به مسئله نظری خاص نقاشی مکتب منریسم و شرایط ترسیم تصویری در درون یک فضا اشاره میکند.
زن رنسانس برای آراستن خود لوازم آرایش به کار میبرد و به آرایش گیسوانش توجه خاصی داشت (هنری پیراسته ، به ویژه در ونیز)، و آنها را اندکی به رنگ طلایی ، با تلالویی از قرمز در میآورد. بدنش گویی ساخته شده بود تا با تولیدات هنری زرگران ، که بر اساس معیارهای هماهنگی ، تناسب و تزیین آفریده شده بودند زیباتر شود . رنسانس دوره تهور و فعالیت زنان بود. آنها مدل های روز را در دربار باب می کردند و آن را باسلیقه درباری و نمایش تجملات وقف میدادند. ولی در همان حال فراموش نمی کردند که باید ذهنشان را نیز بارور کنند. در نتیجه در هنرهای تجسمی و قدرت نمایی در کلام ، مناظره و فلسفه نقش فعالی داشتند.
بعدها به منظور نهادن نقطه ای مقابل برای بدن زنی که در معرض عموم برای نمایش گذاشته میشد ، حالتی درون گرا ، جدی ، کمابیش خود پسندانه وگاهی تعمدن رازگونه بر چهره زنان تصویر شد، که براحتی از نظر روانشناسی کشف شدنی نبود. این ویژگی ها را شاید بتوان در آثارنقاشان ایتالیایی مثل تیسین (تیتزیانو وچلی) (تصویر دو) و جورجونه (تصویر سه) بازیافت.
تردیدی نیست این تحولات نتیجه در هم آمیختن نهضت اصلاح دین و بطور کلی تر دگرگونی هایی بود که در آداب و رسوم اجتماعی میان سده های شانزدهم و هفدهم اتفاق افتاد. در این دوره ، تصویر زن نیز دستخوش دگرگونی فزاینده ای شد : بار دیگر جامه بر تنش کردند تا زن خانه ، معلم یا مدیره شود. گذر از زیبایی خیره کننده آن بولین به حالت خشک و رسمی زن هنری هشتم ، جین سیمور، نمونه ای است از این تغییر (تصویر هفتم). او دراثر هانس هولباین 1536 با چهره نگاری ، با لبهایی نازک و هیات بانوی کاردان خانه ، عاری از هرگونه خصلت شهوانی ، به تصویر در آمده است.
با وجود این دقیقن همین فلاندی ها بودند که به سبب در گیر بودن با تنش هایی متناقض ، یعنی از یک سو اصول اخلاقی سرسختانه مذهب کالونی و آداب و رسوم رهایی بخش عامه بورژوا، شاهد بوجود آمدن نسل جدیدی از افراد شدند که زیبایی را با مفید و عملی بودن هم پیمان میدانست.
در کتابهای شعارگونه یاکوب کتس که حاوی جهت گیری بسیار علمی و واقع بینانه ای است، در مجموعه نقاشی های یان استن که در فضاهای داخلی خانوادگی از میخانه ها چندان با هم قابل مقایسه نیستند، میتوانیم آشکارا ببینیم که در فرهنگی که رو به محرومیت از فراوانی داشت، زنان به گونه ای به نمایش در میآمدند که میتوانستند در عین طنازی و فریبندگی ، خانه دارهای قابلی نیز باشند. (تصویر هشت) با نام غسل تعمید 1660 موزه ملی آلمان و لباس ساده و بی پیرایه مردان ، به وانهادن زرق و برق و تکلف اشاره دارد ، به گونه ای که اگر برای مثال ، لازم شود فرد به شتاب تعمیر جوی فرو ریخته در آب برود، لباسش دست و پا گیر نباشد.
درباره نویسنده: فرانک فتاحی ؛ کارشناسی ارشد نقاشی