بی تا علی آبادی – تصویرگر
رویاهای بی زبان آرمیده در ذهن و مروری بر آثار بی تا علی آبادی
هنرمند جوان، بی تا علی آبادی فعالیت خودش رو در زمینههای مختلف هنری مثل طراحی کاراکتر، نقاشی دیجیتال و تصویرگری آغاز کرده و سبک و سیاق ویژه ای رو در آثارش پیاده میکنه. آثار این هنرمند رو میشه ترکیب نقوشی خاص دونست. بداهه نگاری هایی که از ذات این هنرمند خارج میشه و طرح ها با اینکه کمی تلخ بنظر میرسه، اما مثل تلخی یک قهوه، گرم و دلنشین هست. بی تا در اکثر آثارش بصورت یک روایتگر داستان، در گوشه ای حضور داره و رمزآلود بودن تصویرگری های ایشون، شما رو به دنیایی از خلصه و نقشهایی متفاوت راهنمایی میکنه.
در آثار بیتا، زن جایگاه مهمی داره و این حضور سرشار از زنانگی بی آلایش و مملو از روح و احساسی هست که میشه اونرو حس کرد. در آثار این هنرمند، دخترانی حضور دارن که انگار صحبتهایی برای گفتن دارن، ولی رمقی برای صحبت نیست و ترجیح میدن ساکت باشن. همه چیز بویی از کهنگی و خاک گرفتگی میده و این ویژگی هاست که شما رو به سکوت و تفکر در مورد آثار این هنرمند وادار میکنه. بی تا در مورد کارهاش گفته که: ” من فقط یادداشتهای روزانه ، احساسات و ترسهام رو به سادگی لهجه ی یک سطل آب، به جای نوشتن، به تصویر کشیدم “.
مشاهده آثار و متن کامل در ماهنامه هنرهای تجسمی پان آرت: نسخه سی و سوم پان آرت
از فعالیتهای هنری و نحوه ورود به دنیای تصویرسازی صحبت کنید؟
در سال 1384 وارد دانشگاه علم و فرهنگ شدم و در رشته نقاشی شروع به تحصیل کردم. در همون ابتدا با سازمان صدا و سیما و بسیاری از کمپانی های ساخت انیمیشن در زمینه طراحی کاراکتر، نقاشی دیجیتال، طراحی کانسپت ، تکسچرینگ و بقیه هنرها همکاری میکردم. به موازات نقاشی و دانشگاه و کار، دفترچهی کوچیکی داشتم به منظور ثبت ایدههای لحظهای و یادداشتهای روزمرهام که همیشه همرام بود. گاهی در کافه، حیاط دانشگاه، پارک، اوقات بیکاری و زمانی که توی خونه تنها بودم ذهنیتهام رو با همون وسیله اثر گذار سادهام مثل خودکار یا روان نویس به صورت بداهه روی برگهای دفترچهام نقشهایی رو میکشیدم که کمکم پختهتر شدن. نقشهایی سمبلیک و سورئال، درست مثل نقاشیهام. البته ناگفته نمونه که از همون اول بارها از اساتید دانشگاه شنیده بودم که نقشهام با خودشون روایتی دارن و به تصویرگری بیشتر نزدیکن تا به نقاشی.
بعد از تموم شدن دانشگاه و مدتی کار کردن در زمینه انیمیشن به همت دوست و همکار طراح گرافیکم، با اصول تصویرگری و نشر کتاب آشنا شدم و در سال 1392 برای اولین بار همین تصویر سازیهام که با قلم فلزی بود رو بعد از هشت سال توی شبکههای اجتماعی با دوستان و علاقمندان به اشتراک گذاشتم. از اینجا داستان من شروع شد و تا به امروز تنها کار نقاشی و تصویرگری انجام میدم و در حال حاضر به طور حرفهایی شغل دوست داشتنی تصویرگری رو ادامه میدم و خیلی دوست دارم که یک زمانی نقش های قلم فلزیم رو بتونم وارد عرصهی نشر کتاب بکنم.
تکنیک و روش شما در تصویرسازی چی هست؟
از ابتدا تا زمانی که به طور حرفه ایی وارد عرصه تصویرگری بشم، تکنیکم قلم فلزی روی کاغذ بود اما بعد اون تکنیکهای دیگه ای هم اضافه شد. سعی کردم که تکنیکهای بیشتری رو تجربه کنم و در حال حاضر به اجبار و به خاطر فضای انتشارات و خواسته های ناشران به روش های مختلفی مثل دستی، نقاشی دیجیتال، کلاژ، میکس مدیا و موارد لازم تصویرسازی میکنم ولی علاقه خاص خودم همین قلمفلزیهام هستش و جالب اینکه تا به امروز مخاطب های خیلی زیادی هم از هر گوشه دنیا داشتم ولی متاسفانه ناشرین با این تکنیک هنوز نتونستن ارتباط برقرار کنن.
تکنیک قلم فلزی روی کاغذ، تکنیکی هست که باهاش شروع به کار کردم و با همین روش به یک فضای شخصی رسیدم که خیلی دوستش دارم و میدونم که با این فضای شخصی و همین راهی که شروع کردم و در پیش گرفتم، میتونم به جاهای خیلی بالاتر در زمینه تصویرگری برسم…
مشاهده آثار و متن کامل در ماهنامه هنرهای تجسمی پان آرت: نسخه سی و سوم پان آرت
نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.