طاها ذاکر – طراح گرافیک
طراحی پوستر فیلم از پرویز تا دوچرخه سواری
طاها ذاکر از هنرمندان طراح گرافیک هست که در زمینه پوستر فیلم فعالیتهای بسیاری رو انجام داده. گرچه وضعیت طراحی پوستر اونهم در زمینه فیلم از مواردی هست که به اون اهمیت زیادی داده نشده، اما کارهای این هنرمند دارای ظرافت هایی در طراحی، انتخاب موضوع و ترکیب بندی مناسبی هست که قابل تحسینه. طاها در مورد طراحی پوستر فیلم، با خوندن فیلم نامه و یا حاضر شدن در لوکیشن فیلمبرداری سعی به ایجاد حس مناسبی در رابطه با داستان میگیره و معتقد هست که پوستر فیلم، یک اثر مجزا از خود فیلم هست و باید فضای فیلم را به بیننده منتقل کند. در ادامه مصاحبه اختصاصی مجله هنرهای تجسمی پانآرت رو خواهید دید با هنرمند طاها ذاکر که در مورد طراحی گرافیک پوستر فیلمهای سینمایی و آثارشون صحبت میکنند.
آشنایی شما با دنیای هنر از چه زمان و به چه نحوی بود؟
از سال 82 با گرافیك توسط معلم دبیرستان ” آقای اردستانی” آشنا شدم و بعد با یادگیری نرم افزار، شروع به كارهای موضوعی به سفارش خودم كردم.در تابستان همان سال در شركت شمسه سپند به عنوان گرافیست مشغول به كار شدم.
مراحل طراحی پوستر فیلم رو چطور انجام میدین؟
پوستر یك رویداد یا محصول فرهنگی چه فیلم ،تئاتر و یا كنسرت موسیقی، جوهره خودش رو از اثری می گیره كه به اون دلالت می كنه .در چند فیلم همچون ”پرویز”،” فصل باران های موسمی”، ” دوچرخه سواری” من از مرحله فیلم نامه با گروه همراه بودم. در ابتدا فیلمنامه رو خواندم و در مرحله فیلمبرداری هم در لوكیشن حاضر می شدم. اما در پروژههای دیگر افراد بعد از پایان فیلمبرداری به سراغ من می آمدند و بعد از دیدن فیلم شروع به اتود میکنم.
كمكی كه شیوه اول می كرد این بود كه ممكن بود عكس یا تصویری مد نظر من باشه كه عكاس فیلم اون رو نگرفته باشه و حتی ممكن است تصویری در ذهن من باشه كه درون فیلم وجود نداشته باشه و این فرصت به من داده می شه تا متریال مورد نظر خودم رو تهیه كنم. اصولاَ معتقدم پوستر فیلم یك اثر مجزا از فیلم است. پوستر یك مدیوم دیگر است و تنها باید فضای فیلم را منتقل كند. برای اولین بار در تاریخ سینما در پوستر فیلم ”بچه رزماری” تصویری وجود داشت كه درهیچ جایی از فیلم به كار نرفته بود. من هم هیچگاه تلاش نكردم تصویری از چیزی كه بیننده در فیلم می بینه نمایش بدم، بلكه همواره سعی كردم یك تصویر از فضای حاكم بر فیلم بسازم، فضایی كه قطعا در فیلم به شیوه دیگری پرداخت شده چون ابزار دیگری برای آن وجود داره.
یعنی چی كه ابزار دیگری وجود دارد؟ می شود توضیح دهید؟
سینما یك مدیوم است.تصویر، صدا و موسیقی در كنار هم جمع می شن تا یك فیلم رو بسازن، ولی ابزار من در كشیدن یك پوستر، یك صفحة 70*100 سفید است.جهان اثر من محدود به همین قاب است.
من اگه بخواهم فیلم رو در یك پلان روایت كنم، مجبورم روش دیگه ای رو برای نمایش فضای فیلم پیدا كنم. در مورد پوستر هر چیزی صدق میكنه. به نظر من بدترین طرح روی جلد برای یك كاور موسیقی، كاوری است كه از نت درون اون استفاده میشه. نت هیچ ربطی به موسیقی ندارد مثل این است كه از دوربین،فیلمنامه یا كلاكت برای طراحی پوستر فیلم استفاده شود.
این روش دیگری كه می گویید چیست؟ و چگونه آن را پیدا می كنید؟
روش من در طراحی گرافیك پیدا كردن زبان بصری است، زبانی كه با دیدن معنا پیدا می كنه. بسیاری از گرافیستها در جهان از ادبیات برای طراحی پوستر استفاده می كنن. مثلا پوستری رو تصور كنید كه درون آن یك قلّك به شیر آبی متصل شده باشد، با موضوع صرفهجویی در مصرف آب. این پوستر از زبان تصویر بهرهای ندارد و صرفا به جای این جمله كه ” آب سرمایه است” از این تصویر استفاده كرده، در صورتی كه بسیاری از پوسترها رو نمی شود توضیح داد یا تشریح كرد و آنها را تنها باید دید. این پوسترها خوانده نمیشوند بلكه دیده میشن.
تهیه كننده یا كارگردان یك فیلم تا چه حد بروی ایده اولیه و نحوه اجرای پوستر تاثیر میگذارن؟
خوب مهم ترین تاثیری كه می گذارند این است كه كار رو رد می كنن. مثلاَ پوستر قاعده تصادف رو پخشكننده رد كرد. این در حالی است كه به شخصه حاضر نیستم با بسیاری از كارگردانان و تهیه كنندگان سینما كار كنم و احتمالا آنها هم هیچ علاقه ای به كار كردن با من ندارن. آنها به دنبال چیز دیگری هستند آنها میخواهند با لبهای قلوهای بازیگرشان تبلیغ كنند كه طبیعتاً كار من نیست. اما تاثیر دوم، كاركردن با بعضی از كارگردانها هم بسیار جذاب و پر از تجربه بود كه مهمترینشان مجید برزگر است. ساعتها بحث راجع به سینما، فیلم و فیلم خودش باعث شد تا بسیار بیاموزم و بیشتر از هر پروژه دیگه ای در فضای فیلم قرار بگیرم مجید برزگر همیشه به من اعتماد كرده كه جای تشکر دارد .
شما از سبك های مختلفی در طراحی پوستر استفاده می كنید؛ به عنوان مثال در پوستر فیلم ”پرویز” از عكس، در پوستر دیگری برای همین فیلم از تصویرسازی، پوستر فیلم ” گنجشكك اشی مشی” از نقاشی، و برای پوستر ”فیلم عصبانی نیستم” از تایپوگرافی. دلیل این را چه میدانید؟
خیلی ساده است، من نمیترسم، نه از تجربه كردن و نه از ریسك كردن. به دنبال یك ایده هم در تمام زندگیام نیستم. البته اگر تمام این پوسترها را كنار هم بگذارید احتمالاً متوجه خواهید شد كه كار یك نفر است. آن چیز مشترك، سبك شخصی یا تلاش برای امضادار كردن كار نیست، بلكه لحن است. این كه یك گرافیست برای هر موضوعی كاغذ گرافت را بكگراند كار میكند یا عكسی را كهنه میكند لحن نیست. بلكه پیدا كردن یك معادله برای حل تمام مسائل جهان است . من تلاش میكنم تا زبانی برای این مدیوم پیدا كنم و در این تلاش خودم را محدود نمیكنم. دچار بیماریهایی نظیر اپیدمیِ تایپوگرافی یا ”یك عكس بگذار و روش لی اوت كن” هم نمیشوم.
چرا تایپوگرافی را یك بیماری می دانید؟
تایپوگرافی بیماری نیست .به شكل بیمارگونهای استفاده می شود. اولا كه 90% آثاری كه به عنوان تایپوگرافی عرضه میشود، اساسا تایپوگرافی نیستند، ثانیا اقبال جهانی به آثار تایپوگرافی فارسی معمولاً به دلیل عدم آشنا بودن آنها با خط فارسی است، من واقعاً علاقهمندم ببینم اگر دوستان به زبان اینگلیسی كار كنند پوسترهایشان چقدر مورد توجه قرار میگیرد . مثلا خیلی از دوستان گرافیست ما به جای آنكه یك تصویر را با تاش قلمو پُر كنند با نوشتار(تایپ فیس( پُر میكنند. این كه نشد تایپوگرافی!! این قورباغه را رنگ كردن و به جای فولكس قالب كردن است.
معروف ترین پوستر فیلمی كه طراحی كردین چی بوده و چه خاطره ای از اون دارین؟
پوستر معروف یا فیلم معروف؟ به هر حال خیلی فرق نمیكند. برای من هم مهم نیست. حقیقتش را بخواهید پوستر فیلم ”دوچرخه سواری” كه فیلم كوتاه است و پوستر فیلم ” قاعده تصادف” كه توسط پخشكننده رد شد، برای خودم تجارب هیجان انگیزتری بودند و ورود من به استفاده از نویز در طراحی با این دو پوستر آغاز شد. در صورتی كه هیچكدام معروف نیستند.
فعالیت دیگه شما در زمینه طراحی گرافیك چه مواردی هست؟
چند سالی است به همراه مازیار تهرانی و سهیل حسینی در مجموعهای به نام استدیو تهران كار میكنیم، من هم مثل بیشتر گرافیستها همه كار می كنم. طراحی لوگو، بروشور،كاتالوگ و طراحی صحنه. اینها برای امرار معاش است. اما برای دل خودم این روزها بیشتر فیلم میسازم، تدوین میكنم و مدتی هم هست در راستای تجربهی نویز پوسترهای پرتره برای موزسینهای مدرن میكشم. اینها برای من امرار معاش نیست. بلكه تلاشی است برای آماتور ماندن…