هادی حیدری – کارتونیست
از گُـل آقا تا خط خطی و طراحی کارتون در آثار هادی حیدری
روزهای خاطرهانگیزی بودن، وقتی به خوندن نشریه گُـلآقا مشغول بودیم. کارتونها و طراحیهای شاغلام و سایر کاراکترها هنوز برای خیلی از ما جالب هست. طراحان بسیار موفقی از این نشریه کار خودشون رو آغاز کردن. از جمله هادی حیدری که بصورت اتفاقی و در یک مسابقه وارد نشریه گُـلآقا میشه. عطش هادی برای یادگیری هنر و کارتون، اونرو در نشریات و مجلات مختلفی میبره تا امروز که در مجله خطخطی که حال و هوای گُـلآقا رو داره مشغول هست. هنرمندی که از لحاظ کمی و کیفی، سطح کارتون و کاریکاتور ایران رو در رتبهای خوب ارزیابی میکنه در این نسخه با ما هستن.
مشاهده آثار و متن کامل، تنها برای مشترکین و بعد از دانلود مجله امکان پذیر خواهد بود. نسخه بیستم پان آرت
فعالیت شما با گل آقا شروع شد. چطور به این نشریه وارد شدین و روند پیشرفت هنری شما به چه نحوی کامل شد؟
در دومین نمایشگاه مطبوعات که سال 1373 برگزار شد به اصرار یکی از همکلاسیهام در مسابقه حضوری در غرفه گلآقا شرکت کردم و فردای اون روز که دوباره به نمایشگاه سر زدم در کمال ناباوری دیدم که رتبه دوم رو در مسابقه به دست آوردم. این اتفاق انگیزه زیادی در من ایجاد کرد. در روزهای باقیمانده تا اتمام نمایشگاه مطبوعات، دو پاکت حاوی چند کارتون تازهای که کشیده بودم رو به مسئولان غرفه تحویل دادم و سریال ارسالِ نامه و کارهام به گلآقا در ماههای آینده ادامه داشت تا اینکه اواخر آذرماه همون سال طی نامهای که از موسسه گلآقا برام ارسال شده بود، دعوت به همکاری شدم. هفتم دیماه 1373 همزمان با تولد هفدهسالگیام وارد موسسه گلآقا شدم و همکاری من با اون عزیزان آغاز شد.
در اون سالها عطش عجیبی برای یادگیری داشتم. در کنار هنرمندان بزرگی که در دفتر موسسه حضور داشتن مینشستم و از اون عزیزان کار یاد میگرفتم. برعکس این روزها که جوانان شاید انتظار دارن تا به سرعت به نتیجه برسن و از طرفی انتشار آثار در سطح جامعه از طریق شبکههای اجتماعی، وبلاگها و سایتها کار آسونی هم شده. در اون روزها ما آموخته بودیم که باید آهسته و پیوسته حرکت کنیم و عجلهای برای انتشار آثارمون نداشته باشیم.
سال 1376 پس از انتخابات دوم خرداد، فضای اجتماعی و سیاسی کشور کمی باز شد تا جایی که روزنامهها و مجلاتِ بسیاری اجازه انتشار گرفتن. در اوایل، آثارم رو به دفتر روزنامه جامعه بردم و به آقای احمدرضا دالوند که مدیریت هنری روزنامه رو عهده دار بودن نشون دادم. ایشون چند کارم را انتخاب کردن و گفتن که باید با همین استاندارد طرح بزنم. فردا که برای خرید روزنامه به کیوسک روزنامهفروشی رفتم، دیدم که کارتونم در قطع بزرگ در ستون کارتونِ روزنامه که نیمتای پایین صفحه اول قرار داشت منتشر شده. با شروع این همکاری فضای ذهنی و حرفهایام تغییر کرد و وارد فضای بازتری شدم. این آغاز همکاریام با روزنامههای کثیرالانتشار بود. پس از اون تا امروز با اکثر روزنامه هایی معتبری به عنوان کارتونیست، دبیر سرویس طرح و کاریکاتور و یا مدیر هنری همکاری داشتهام.
به عنوان یک فرد فعال و حرفه ای، سطح کیفی کارتون و کاریکاتور در ایران رو چطور ارزیابی میکنین و آینده این هنر به کجا میره؟
به نظرم از لحاظ کمی و کیفی سطح کارتون و کاریکاتور ایران در حد بالایی قرار داره. کمیت رو میشه از تعداد شرکتکنندگان ایرانی در جشنوارههای مختلف در سراسر دنیا فهمید. اما از اونجا که اصالت با کارتون مطبوعاتی هست وکارتونیستهای مطبوعاتی قدرت ایجاد جریانهای فکری در این عرصه رو دارند، باید بگم به دلیل محدودیت حضور روزنامهها و مجلات مستقل و به دلیل حجم بالای برخی خط قرمزها، تعداد زیادی از کارتونیستها در عرصه فعالیت حضور ندارند و تعداد کارتونیستهای مطبوعاتی در حداقل خودشون هستن. اما دریچه نگاه کارتونیستهای ایرانی بسیار خاص، متفاوت و صاحب سبک هست.
از آفتهای جریان کاریکاتور وکارتون در ایران، وجود خانهی کاریکاتور هست. خانهی کاریکاتور به جای اینکه هنر کاریکاتور رو در بستر اصلی خودش هدایت کنه، متاسفانه در سیزده سال گذشته، کارتون ایران رو تبدیل به یک هنر تزئینی و مناسب برای قابکردن روی دیوار جشنوارهها و نمایشگاهها کرده. در واقع این نهاد، کارتون رو به عنوان …
ادامه مصاحبه و مرور آثار این هنرمند در نسخه بیستم ماهنامه هنرهای تجسمی پان آرت…