پان آرت - نشریه جامعه ی هنری ایرانیان
وب سایت علمی پژوهشی هنر

مهرداد خطایی – چاپ دستی

0 1,221

ادراکی جدید از مجموعه عناصر بصری و فضا در چاپ دستی آثار مهرداد خطایی

مهرداد خطایی یکی از بهترین های چاپ دستی در ایران و هنرمندی شناخته شده در عرصه جهانی هست. مهرداد تقریبا شانزده سالی هست که به صورت مداوم حکاکی بروی مس رو انجام میده. علاوه بر این، چندین تکنیک شخصی هم در تجربیات این سالها در کارهای مهرداد دیده میشه. نظر این هنرمند در رابطه با پیشرفتهای چاپ صنعتی و شاخصه های چاپ دستی این هست که: “مشخصه اصلی چاپ دستی که اونرو را نسبت به نوع صنعتی آن متمایز کرده و دلیلی مهم برای جذب هنرمندان مختلف تاریخ هنر به آن بوده، غیر قابل پیش بینی بودن شکل گیری کلیشه هست و اینکه چاپ دستی ادراک جدیدی از مجموعه عناصر بصری و فضا در اختیار هنرمند قرار میده.” مهرداد خطایی تجربیات مختلفی رو در زمینه تدریس در دانشگاه های معتبر هم داره. در ضمن جوایز بسیاری رو در زمینه چاپ دستی از کشورهایی چون کانادا، فرانسه و پرتقال دریافت کرده و نمایشگاه های بسیاری رو هم در زمینه های کاری خودش برگزار کرده. در ادامه مصاحبه اختصاصی مجله هنرهای تجسمی پان‌آرت رو خواهید دید با هنرمند مهرداد خطایی که در مورد آثار و نقطه نظراتشون درباره چاپ دستی صحبت میکنند.

مهرداد خطایی هنرمند چاپ دستی

چاپ آثار هنری به روش دستی، به روشهای مختلفی مثل چاپ سنگی، چاپ چوب یا حتی چاپ فلزی انجام میشه. روش شما در اجرای این هنر به چه شکلی هست؟
بله، همانطور که اشاره کردین چاپ دستی به چهار شیوه انجام میشه: ۱. کالکوگرافی یا چاپ گود؛ ۲. لیتوگرافی یا چاپ مسطح؛ ۳. سیلوگرافی یا چاپ برجسته؛ ۴. سریگرافی یا چاپ سیلک
من در زمینه چاپ کالکوگرافی و سیلوگرافی تجربه دارم و تقریبا ۱۶سال هست که به شکل مدام حکاکی روی مس رو انجام میدم. در این مدت انواع تکنیک های چاپ گود رو تجربه کرده ام (که انواع آن در تاریخ هنر به شیوه های شخصی تری دیده میشه) علاوه بر این چندین تکنیک شخصی هم جزو تجربیاتم در این سال ها بوده که بیشتر مواقع در آثارم این تکنیک ها را باهم ترکیب می کنم. در واقع برای هر یک از تکنیک های کالکو گرافی تعریف متفاوتی را ارائه می کنم که این تعریف در راستای استیتمنت، موضوع، فضاسازی، تناسبات فرم ها و … تغییر می کنه.

چاپ دستی در بسیاری از کشورها به مرحله خاصی رسیده. مثلا اوکی یوئه چاپ کلیشه چوبی در ژاپن که به سوژه های مختلفی مثل کابوکی یا ادبیات میپردازه. آیا در ایران هم چاپ دستی به این مقدار پیشرفت داشته؟ و آیا نام یا سبکی خاص در چاپ دستی ایرانی برای مثال زدن هست؟
بله، همانطور که میدونین تاریخ هنر گواه بر این هست که چاپ دستی در کشوری مثل ژاپن قدمت و سابقه طولانی داره. چوب تراش (Woodcut) مهمترین تکنیک در چاپ های سنتی ژاپن و مزوتینت در چاپ دستی معاصر این کشور همیشه قابل مطالعه و موجب حیرت هر مخاطبی میشه.
در ایران متاسفانه چاپ دستی به شکل جریان مستقلی نتونسته عمل کنه. این صحبت من مبنی بر رد اصالت چاپ دستی در ایران نیست. همانطور که میدونین و لازم به توضیح نیست در دوره هایی از تاریخ هنر ایران، چاپ دستی به شکل عیدی سازی (هرسال در عید انجام می شده)، چاپ باتیک (چاپ پارچه)، لیتوگرافی (چاپ سنگی) و … مورد توجه بوده اما بعنوان هنر مستقلی همانند چاپ چوب در ژاپن نتونسته جایگاه خودش رو پیدا کنه.
یا به تعریف دیگه مجموعه این دستاوردها اغلب در خدمت هنرهای کاربردی، صنعت، صنایع دستی و تصویرسازی بوده تا اینکه بیشتر مدیومی باشه برای بیان اندیشه های شخصی و درونی هنرمند و یا ارتباط با ادبیات و فرهنگی خاص از یه کشور (همچون حکاکی های فرانسیس گویا). که این خود نیز به مرور کمرنگ تر شده و در حاشیه قرار گرفته. اما با آغاز جریان های نو هنری در ایران و ارتباط هنرمندان ایرانی با دانشگاه ها و آتلیه های خارج از کشور، انواع چاپ‌های دستی به شکل وسیع تری مورد استفاده اونها قرار گرفت و به همت تنی چند از استادان، با برپایی نمایشگاه‌های چاپ دستی و تدریس اون در دانشگاه ها و آتلیه های شخصی روند چاپ معنی و مفهوم مستقل تری پیدا می کنه.

مهرداد خطایی چاپ دستی

با وجود پیشرفت های بسیاری که در چاپ دیجیتال یا سایر دستگاه های چاپی بوجود اومده، هنوز چاپ دستی خلاقیت و جذابیت خودش رو برای هنرمندان حفظ کرده. این مورد به چه دلیل هست؟
امروزه پیشرفت های ظریف و خاصی در صنعت چاپ شکل گرفته و در واقع بین چاپ دستی و صنعت چاپ چند وجه مشترک وجود داره. تیراژ و خلق یک کلیشه با یک طرح اصلی که از روی اون عمل تکثیر انجام میشه مشخصه هایی هستن که در هر دو نوع چاپ جایگاه مشترک دارن.
اما مشخصه اصلی چاپ دستی که اونرو نسبت به نوع صنعتی متمایز کرده و دلیلی مهم برای جذب هنرمندان مختلف تاریخ هنر به اون بوده، غیر قابل پیش‌بینی بودن شکل گیری کلیشه هست. یعنی هنرمند از اون ابتدا که شروع به انتقال طرح و ایده اش برروی کلیشه می کنه، در طی مراحل مختلف نسبت به نتیجه نهایی اشراف کامل نداره. دلیل اصلی این امر رو، در دو مساله میدونم:
۱. بدلیل اینکه هر اثر چاپ شده ای معکوس اون طرحی هست که بر روی کلیشه ثبت شده (Mirror)
۲. مهم تر از همه در طی مراحل مختلفی که کلیشه با خورنده ها (مانند اسید نیتریک)، عایق کننده ها، مواد شیمیایی، حرارت مستقیم و غیر مستقیم، تابش آفتاب و … شکل میگیره، اتفاقات فی البداهه ای هست که یا موجب بهم ریختگی کلیشه میشه و یا هنرمند خلاق (تاکید می‌کنم هنرمند خلاق) از مجموعه این اتفاقات به دستآوردهای جدیدی می‌رسه که قبل از اون در آثارش نمود نداشته.
پس چاپ دستی ادراک جدیدی از مجموعه عناصر بصری و فضا در اختیار هنرمند قرار میده که در صنعت چاپ میسر نیست. به همین دلیل، سال های سال چاپ دستی ذهن هنرمندان هر دوره را بخودش مشغول کرده؛ حتی با وجود اینکه در عصر حاضر پیشرفتهای چشمگیر صنعت چاپ انکار ناپذیر است.

یکی از آثار شما به نام Barber، در شبکه های اجتماعی و همینطور میان طراحان جوان بسیار طرفدار داره. مخصوصا بحث هایی مثل فروش این اثر در خارج از کشور. ایده این اثر و نحوه راهیابی اون به خارج از کشور برای فروش چی بوده؟
اثر آرایشگر رو در انتهای مطالعه و اجرای مجموعه اتاق های شیشه ای حکاکی کردم. در این اثر سوژه آرایشگر و عملی که انجام می گیره بصورت نمادین به موضوع اصلی اشاره داره. فیگورهای حاضر در صحنه همچون بازیگران در صحنه نسبت به مخاطب صف آرایی کرده اند. فیگورها مشغول انجام کارهای روزمره و خصوصی خودشون هستن بدون در نظر گرفتن حریم شخصی گذشته ای که داشتن و به حضور سوم شخص یا چشم ناظر خوی گرفته اند. اصلاح کردن و یا اصلاح شدن از قبل تعریف شده و به واسطه ناظر، به هر یک از بازیگران صحنه دیکته شده. آرایشگر قسمتی از زندگی در اتاق های شیشه ای رو به مخاطب خودش نشون میده.
کتابخانه کنگره آمریکا در طی مطالعه و پژوهشی که بر روی آثار چاپ دستی هنرمندان از کشورهای مختلف داشته، نزدیک به صد اثر رو شایسته ثبت در کلکسیون هنری خودش تشخیص داد که آرایشگر یکی از اونهاست. در مجامع بین‌المللی هنر، مراکز هنری خاصی وجود دارن که قرار گرفتن اثری از یک هنرمند در کلکسیون اونها افتخاریست که نصیب آن هنرمند میشه و بر خلاف گمان برخی از دوستان و بحث هایی که انجام شده، خرید و فروشی در این بین انجام نمیشه.

مهرداد خطایی چاپ دستی

اکثر رنگهای استفاده شده در آثارتون به مشکی و قرمز محدود شده. آیا این کار به جهت سبک و تکنیک خاص شما هست؟
من دوره ای در زمینه نگاره های گل و مرغ عهد زندیه مطالعه داشتم. رنگ های این دوره، لایه های روغن کمان، دوداندود نمودن سطح کار و … همواره الهام بخش آثارم بوده و با تکنیک هایی همچون آکوآتینت و چاپ چند کلیشه ای سعی در بازسازی ویژگی های اون دوره رو داشته ام. (روی هم نهاده شدن سطوح رنگی که در چاپ چند کلیشه ای انجام میشه به مانند روغن کمانی است که بر روی رنگها کشیده میشه) انتخاب بیشتر رنگ های چاپ دستی ام به ماهیت مفهومی اثر و همچنین رنگ های بکار رفته در نگاره های گل و مرغ ایرانی مرتبط میشه.

و کلام آخر…
در انتها به مطلبی باید اشاره کنم. تفاوت های بارزی بین چاپ دستی، که در قرون قبل از قرن بیستم انجام می‌شده، با برخورد هنرمندان معاصر نسبت به اون دیده میشه. مشخصه های مشترکی بین این آثار مشهود هست. از جمله ثبت نقشی بر سطحی که در انتها روی کاغذ یا مقوا انتقال پیدا میکنه، Mirror شدن طرح، قابلیت تیراژ، نقش مواد شیمیایی همچون کیمیاگری، نقش اتفاق در نتیجه چاپ دستی، پایین بودن قیمت آن به علت تکثیر و … . اما مشخصه های دیگه‌ی رو هم میشه در چاپ دستی معاصر مشاهده نمود:

تمایل به استفاده کردن از تنوع رنگی، در حالیکه چاپگرهای دوره های قبل تر تعداد محدودی از رنگها همچون مشکی، Sepia، Burnt Sienna و Sanguine رو در حکاکی خود استفاده می کردند. – بزرگ شدن اندازه اثر چاپ شده – کمرنگ شدن مشخصه تیراژ که همیشه اثر چاپی رو با تعداد مشخصی در دسترس مخاطبان قرار میده (به علت پیشرفت قابل توجه صنعت چاپ) – همگام شدن هرچه بیشتر خلاقیت هنرمند با نقش اتفاق در چاپ دستی و تاثیر مثبت دستآوردهای تکنولوژی بر اون (مثل استفاده از آگراندیسمان، ماده حساس به نور و دخالت هرچه بیشتر مواد شیمیایی در روند شکل گیری کلیشه). مثلا در استفاده از اسید، کلوفن و … هنرمند به هیچ وجهی نمیتونه نتیجه نهایی اثر چاپی رو مشخص کنه. چون هنگام استفاده از این مواد، بارها و بارها سازماندهی ساختار اولیه اثر (اتود اولیه) به هم ریخته و دقیقا در این مقطع یکی از ویژگی های اصلی چاپ دستی معاصر شکل می گیره. چون هنرمند آگاه بعد از این نابسامانی با خلاقیت خودش، اثر رو به مسیری جدید هدایت می کنه. به همین منظور هست که تجربه چاپ دستی ذهنیت جدیدی رو برای هنرمند تعریف میکنه که مستلزم کار مداوم هست.
اما این رو باید ذکر کنم که بعضی از هنرمندان علاقه مند به گسترش تغییرات مواد و ابزار، در روند شکل گیری اثر چاپ دستی بیش از حد درگیر تکنیک های اون میشن. حکاک چاپگر باید یک هنرمند باقی بمونه. برای حفظ این امر، از وسوسه درگیر شدن بیش از حد با تکنیک های چاپ باید خودداری کنه. هنرمندی که چاپ دستی رو تجربه می کنه به تمام تکنیک های اون به عنوان وسیله ای نگاه میکنه برای بیان جهان بینی خودش. نیازهای آینده چاپ دستی خواستار انعطاف پذیری، تکامل تجربه های نو و … هست تا با نیازهای هنرمندان معاصر در بیان عقاید و دیدگاه های خود در جامعه پیچیده معاصر همسو بشه.
هنرمندان علاقه مند برای مرور بیشتر آثار استاد مهرداد خطایی میتونن از سایت mehrdadkhataei.com بازدید داشته باشند.

ارسال یک پاسخ