پان آرت - نشریه جامعه ی هنری ایرانیان
وب سایت علمی پژوهشی هنر

مهدی رحیمی – طراح گرافیک

0 485

مصاحبه با استاد مهدی رحیمی درباره هنر گرافیک

مهدی رحیمی در سال 1343 در خانواده ای متوسط در شهر ری بدنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را در این شهر ادامه داد. ورود به عرصه هنری را از سال 60 با خوشنویسی آغاز کرد و در سازمان های مختلف در کنار این حرفه، به تدریج فعالیت‌های هنری نظیر نقاشی، گرافیک و چاپ را با امکانات محدود آن زمان دنبال کرد.

در سال 66 مهدی رحیمی ، با رتبه عالی در دانشگاه هنر تهران قبول شده و تحصیل در رشته گرافیک را آغاز کرد

در بهمن سال 71 فارغ التحصیل و بلافاصله در مقطع کارشناسی ارشد، مهر 72 در رشته گرافیک دانشگاه تربیت مدرس تهران تحصیلات خود را ادامه داد. درحین تحصیل با سازمان ها و دفاتر تبلیغاتی همکاری داشت و همچنین در کانون های فرهنگی هنری و آموزشگاه های هنری به تدریس در رشته گرافیک پرداخت.

مصاحبه با استاد مهدی رحیمی در مجله پان آرتسال 75 بلافاصله بعد از فارغ التحصیلی به استخدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درآمد و به صورت جدی درمرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت خود را دنبال کرد.

وی 22 سال است که بطور مستمر در دانشگاه های آزاد اسلامی و چندین دانشگاه دیگر در زمینه های مختلف گرافیکی به تدریس مشغول است و چندین مقاله در موضوعات مختلفی نظیر کاربرد گرافیک، ارتباطات و تبلیغات، پوستر سازی، گرافیک محیطی و شیوه های مصور سازی پیام های تبلیغاتی در نشریات مختلف به چاپ رسیده است.

مهدی رحیمی تالیفاتی تحت عنوان بررسی تاریخ تحول هنر در دوره ایلخانیان، نمادهای تصویری و ارتباطات اجتماعی در کارنامه ی خود دارد. ایشان در نمایشگاه های انفرادی و گروهی بسیاری نیز شرکت کرده است

مهدی رحیمی متعددی از چندین مسابقات هنری گرافیک کسب کرده است که آخرینِ آن، کسب رتبه اول سومین جشنواره بین‌المللی هنرِ مقاومت نام برد. از فعالیت های جنبی مهدی رحیمی می‌توان به: مشاور هنری در دستگاه های مختلف دولتی و خصوصی، کارشناس خبره هنری مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موزه هنرهای معاصر تهران، عضو هیات داوران جشنواره ی داوران جشنوره های هنری اشاره داشت.

در همین رزومه داوری ملی – منطقه ای و بین المللی هنرهای تجسمی به ویژه در بخش گرافیک از سال 75 تا کنون، عضو شورای هنری مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضو درجه یک و کارشناس ارزیاب موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر به چشم میخورد.

مصاحبه مجله پان آرت راجع به هویت هنر

دیدگاه مهدی رحیمی در خصوص هویت بصری در آثار گرافیکی امروز چیست؟

به نکته مهمی اشاره کردید، بهتر است از این زاویه به این موضوع نگاه کنیم که در گرافیک به عنوان یک وسیله ای برای برقراری ارتباط، بایستی مبتنی بر فرهنگ، مذهب و زبان یک گروه یا طبقه ی از جامعه باشد. ما اگر بخواهیم یک گرافیک با هویت ایرانی داشته باشیم، علی القاعده باید با زبان و فرهنگ تصویری خودمان کار کنیم تا بهتر و دقیقتر بتوان با مخاطب مورد نظر ارتباط برقرار کرد.

مصاحبه مجله پان آرت راجع به هویت هنرچگونه می شود هویت ایرانی را درک کرد؟

البته این موضوعیست که امروزه در میان هنرمندان بویژه طراحان گرافیک حایز اهمیت بوده و متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده است. با نگاهی به دنیای وسیع نمادها و نشانه ها، سمبل ها و نقش های بجا مانده در طول تاریخ ایران، که با وجود این تنوع موضوعی در فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی هنوز طراحان جوان ما نمی خواهند یا سعی نمی کنند از این داشته های تصویری بهره‌مند شوند.

استفاده درست از خطوط سنتی با ترکیب نقوشِ فرم‌ها و رنگ‌های سمبلیک که در فرهنگ ما می تواند سنگ بنا باشد، برای هویت بخشی به آثار گرافیکی در قالب و ساختاری مدرن، متناسب با ذائقه مخاطب خود و همسانی و تشابه بصری یک اثر گرافیکی می تواند متمایز کننده آن از دیگر آثار سایر کشورها باشد و تداعی کننده حس ایرانی بودن را نیز القاء نماید. متاسفانه نسل جدید کمی با این موضوع بیگانه است.

اگر بخواهم در این زمینه بیشتر توضیح دهم باید بگویم به طور کلی هر اثر هنری باید از هویت درستی برخوردار باشد و من سعی کردم با استفاده از خطوط سنتی فارسی این کار را انجام دهم و همیشه دانشجویان را به این سمت سوق دهم.

تداخل هویت ایرانی و اسلامی با هم (فرهنگ و مذهب) به پیشینه تاریخی مان بر می گردد، با وجود اینکه هنر گرافیک هنری است مدرن و کاربردی که از غرب آمده، ولی بسیار حرفه ای تر می شود آن را در قالب هنر و فرهنگ خودمان ارایه دهیم و به نوعی ایرانیزه اش کنیم.

با این کار نه تنها می توان با مردم ارتباط برقرار کنیم بلکه در سطح بین المللی نیز بسیار کاربردی است، به نحوی که آثار ما در هرجای دنیا مشخص شود که متعلق به کدام منطقه است و با چه فضایی به تصویر درآمده است.

به طور مثال المان ها، نمادها و سمبل‌هایی که در هنر و بناهای تاریخی شرق استفاده شده، تماما دارای ویژگی منحصر بفردی هستند که بیانگر هویت آن منطقه است. مانند نشانه ی هواپیمایی ملی ایران با به کارگیری ایهام نام “هما” و نیز نماد هما به بهترین شکل چه در تعبیر پرندهٔ سعادت و چه در استفاده از حروف کوتاه شده برای نامش.

مصاحبه ای درباره هنر از مهدی رحیمی در مجله پان آرت

این باور، فرهنگ عامه را با فعالیت تجاری خود پیوند زده است. نقش این پرنده در کنده کاریها و برخی از سر ستونهای پارسه (تخت جمشید) پیداست. در خرابه های تخت جمشید که پایتخت هخامنشیان بوده است، دو مجسمه سنگی از هما پیدا شده است. این نشان میدهد که هما در زمان ایران باستان نیز پرنده سعادت بوده است.

از تصویر عقاب در آرم هواپیمایی هما که نماد این شرکت است و در هر فرودگاه بین المللی که مشاهده شود بیانگر ایرانی بودن این هواپیماست و اینکه از کجا می آید، در نشان کنونی باشگاه فوتبال پرسپولیس هم نمادی از سر این پرنده به کار گرفته شده است.

این دقیقا گویای مفهوم هویت بصری است که به آن اشاره شد و یا با نگاه کردن به آثار ژاپنی ها به کاراکترهای خاصی از جمله خط شان که شاخصه بسیار آشکاری از هویت آنها است، می توان اشاره کرد.

اما در بحث استفاده از موتیف های مختلف که آنها نیز نوعی دیگر از نقوش الهام بخش در زمینه ایجاد هویت بصری هستند می توان به نقوش اسلامی و ایرانی از قبیل فرم ها و نقوش که در آثار هنری نظیر نقش برجسته ها، معماری، فلزکاری، سفال و سرامیک، فرش و آثار به جاه مانده از دوره های تاریخی نیز اشاره کرد.

مصاحبه درباره هنر در مجله پان آرتعلت گرایش شما به خوشنویسی چیست؟

دلیل اصلی تاکید من در استفاده از خوشنویسی این است که می‌تواند عاملی خاص در آثار گرافیکی ما باشد و می توانیم به عنوان یک عنصر ایرانی و اسلامی که دارای هویت فرهنگی است، استفاده کنیم. یکی از علتهای اصلی غریب ماندن خوشنویسی، عدم آشنایی به خوشنویسی در میان هنرمندان گرافیست است.

در حالی که در گذشته اکثر دانشجویان رشته گرافیک علاوه بر خلاقیت، با خط آشنا بودند و به فراگیری گرافیک که به عنوان هنر کاربردی می پرداختند و وارد دروس چاپ و طراحی پوستر و… نیز می شدند.

متاسفانه امروزه خیلی به این موارد توجه نمیشود و گرافیست های ما از ابتدا تا انتهای کارشان را می خواهند با کامپیوتر انجام دهند و از کاغذ و قلم دوری میکنند.

برخی با آن بیگانه اند و در اغلب موارد نمی توانند آن چیزی را که در ذهنشان هست را روی کاغذ پیاده کنند و در کل به کامپیوتر به عنوان یک عامل خلاق نگاه می کنند، نه یک ابزار برای اجرای ایده هایشان و شاید این موضوع به دلیل عدم آشنایی یا استفاده درست از یک ابزار است.

چه توصیه ای برای دانشجویانی که می خواهند وارد این حرفه بشوند و یا دانشجویانی که در صدد حرفه ای شدن هستند، دارید؟

دانشجویانی که قصد ورود به این حرفه را دارند نه تنها باید عشق و علاقه، بلکه باید پیش زمینه و استعداد هنری هم داشته باشند. متاسفانه امروزه اغلب دانشجویانی که به رشته گرافیک وارد می شوند، صرفا به این خاطر است که دروسی مانند ریاضی و فیزیک و … را ندارد.

در حالی که من میگویم این رشته همانند رشته پزشکی که باید درد را تشخیص و برایش دارو تجویز کرد، حتی گاهی باید فراتر رفت و کشف یک نوع بیماری کرد و برایش دارو و راه حل ارائه کرد.

مصاحبه با استاد رحیمی در مجله پان آرتبه طور مثال اگر پوستری را که در رابطه با تئاتر معلولین است ببینید، قطعا متوجه سادگی و صراحت بیان کار میشوید که در وهله اول ممکن است مخاطب بگوید چه جالب!

ولی اینکه کاری نداشت در حالی که به ظاهر ساده است و پشت ساده دیدن این کار کوله باری از تجربه است که به این شکل ساده و گویا شده به تصویر کشیده شده اند.

در واقع موفقیت یک طراح درست همان زمانی حاصل می شود که مخاطب می گوید چه‌جالب! و همین مطلب خود نکته خلاقانه یک اثر گرافیکی به حساب می‌آید، زیرا با این کار باعث شده که مخاطب جلوه متنوع‌تری از برخورد با یک موضوع را ببیند و مانند حل یک معماست که چون حل گشت آسان شود.

در کل اگر بخواهم توصیه دیگری به دانشجویان کنم باید بگویم که اگر میخواهند در کارشان موفق شوند باید برای خود پروژه ای تعریف کنند و تحقیقات میدانی گسترده ای انجام دهند.

این کار باعث میشود که به واسطه وقت گذاشتن، فکر کردن و شناخت محیط و مخاطب و … به درک بالایی از نحوه کار دست یابند و بتوانند روش تبلیغ یک محصول را به درستی متوجه شوند.

ارسال یک پاسخ