بررسی وضعیت آموزش منجر به یادگیری در صنعت چاپ ایران با علی ظریف
صنعت چاپ ، رویدادی شگرف که پیشینه آن را می توان به چندین هزار سال پیش از میلاد نسبت داد و رشد این تکنولوژی با سرعتی بالا ما را بر آن داشت تا در گفتگویی جذاب با علی ظریف به بررسی وضعیت چاپ در ایران بپردازیم.
صنعت چاپ ، رویدادی شگرف که پیشینه آن را می توان به چندین هزار سال پیش از میلاد نسبت داد و رشد این تکنولوژی با سرعتی بالا ما را بر آن داشت تا در گفتگویی جذاب با بزرگان این صنعت به بررسی وضعیت چاپ در ایران بپردازیم.
صنعت چاپ از چندین هزار سال پیش از میلاد در چین با ایجاد مُهرهایی بروی خشت هایی از گل رُس آغاز شد.
پس از آن، گوتنبرگ آلمانی تمامی فناوری هایی که سالیان پیش از او برایش فکر شده بود را به ثمر رساند و با ساخت قطعات فلزی از حروف و استفاده از جوهر پایه روغن و ایجاد فشار بروی کاغذ، توانست چاپ را به صورتی نوین ایجاد کند.
داستان رشد تکنولوژی صنعت چاپ به صورتی حیرت انگیز همچنان ادامه داشت تا این صنعت به ایران نیز رسید و با حضور تحولاتی خارقالعاده در دستگاههای مختلف چاپی، این صنعت جایگاه بسیار مهمی در بین تمامی رویدادها باز کرد.
از همان جا بود که نیاز به آشنایی بیشتر با چاپ برای تمامی افرادی که با این تکنولوژی سروکار دارند بیش از پیش نمایان شد و سالها نیز در ایران موضوع بررسی این تکنولوژی برای مسوولین، متخصصین و افراد فعال در این حیطه مورد توجه قرار داشته تا به امروز.
سالهای پیش به دفعات شاهد انتشار گزارشهایی با انگیزه جلب توجه مسئولان و سیاستگذاران صنعت چاپ کشورمان در جراید تخصصی بودهایم و اکنون پس از گذشت پنج سال نه تنها شاهد تغییر مثبتی در این سمت نبوده ایم، بلکه آنچه داشتهایم هم در معرض تاراج است.
اکنون با هدف بازنگری، لزوم نگارش و انتشار این مهم اجتناب ناپذیر می نماید.
با این هدف طی نشستی با علی ظریف، کارشناس صنعت و مدرس رشتههای تخصصی چاپ در دانشگاه هنر و مراکز علمی کاربردی به گفتگو پرداخته ایم.
در ادامه نقطه نظرات ایشان در قالب یک مصاحبه آمده است که امیدواریم عامل توجه مسوولان ذیربط و ذینفعان صنعت چاپ شود.
وضعیت آموزشیِ منجر به یادگیری در صنعت چاپ چگونه است، چه ضعفهایی دارد و چه باید کرد؟
در جامعههای دانش محور كنونی، نیاز افراد برای همگامی با تحولات سریع، تسلط فناوری در تمام امور، دسترسی و استفاده از اطلاعات افزایش یافته است.
كسب یادگیری مادامالعمر كه از چالشهای اصلی در توانمندسازی افراد در دسترسی به اطلاعات است، مورد توجه نظام آموزشی در كشورهای مختلف قرار گرفته است.
مسئله اصلی، آگاهی از این واقعیت است كه آیا ظرفیت آموزشی صنعت چاپ ایران، قابلیت تحقق هدف نظام آموزشی یعنی پرورش مهارتهای یادگیری مادامالعمر را دارد و آیا برای منابع آموزشی و درسی صنعت چاپ كه زیرساخت لازم برای چنین آموزشی را فراهم میكند، جایگاهی در نظر گرفته شده است؟
در دو دهه اخیر، حجم اطلاعات و دانش تخصصی صنعت رسانه چاپ در جهان افزایش چشمگیری یافته است، به طوری كه در حال حاضر جهان به سوی خلق یك جامعه دانش محور و تخصصگرا پیش میرود.
یكی از مشخصات چنین جامعهای، توانایی افراد آن در دسترسی و استفاده از اطلاعات به عنوان توانمندیهای كلیدی برای رقابت است.
بنابراین، موضوع چالش برانگیز فعلی لزوم تامین منابع موثر و کارآمد آموزشی و قابلیت بهرهوری فراگیران برای یادگیری مادامالعمر بوده که از مهارتهای كلیدی برای توفیق بر این چالش به شمار میآید.
در این باب، نظام آموزشی در این صنعت میبایست به این باور برسد و باید بداند که چرا به اطلاعات و دانش نیاز دارد و چگونه از فناوری و ظرفیت علمی و عملی مدرسان و خبرگان برای دسترسی و استفاده از آن بهره گیرد.
به عبارت دیگر، باید به صورت مداوم در پی دانشافزایی و سهیم شدن در روند تولید دانش به منظور توسعه سطح آموزشی این صنعت باشد.
تحلیل جایگاه آموزشی نسبت به دنیا؟
یکی از دستورالعملهای راهبردی ، آن است كه افراد جامعه صنعت چاپ باید بر اساس اسلوب «متفكرانی كه كار میكنند و كارگرانی كه فكر میكنند» تربیت شوند.
برای تربیت این افراد، نظام آموزشی در صنعت چاپ باید آموزش یادگیریِ مادامالعمر را هدف قرار دهد و در این سمت و سو، لازم است روشهای خلّاق و مناسبی را در آموزش پیش بگیرد.
بنابراین، مراکزی كه بر امتحانات مبتنی بر یك كتاب و مطالب محدود تأكید دارند، باید با هدف پرورش مهارتهای یادگیری مادامالعمر، متحول شوند.
اگر نظام آموزشی حاکم بر صنعت چاپ بخواهد تحول اساسی در روشهای آموزشی به وجود آورد، باید به فكر دگرگونی و تجدید بنای تمام عواملی باشد كه به طریقی در ایجاد فضای مناسب برای یادگیری مؤثرند.
زیرا تغییر قسمتی از نظام، بدون تغییر سایر قسمتها نمیتواند سبب بروز تغییرات مؤثر شود.
بطور مثال؛ تهیه منابع آموزشی بدون آنکه بتوان آن را بعنوان منبع تامین پرسشها در مقاطع سنجش آموزش کشور قرار داد.
زبان تعلیم و تربیت در دنیای امروز، زبانی جهانی است، هر چند که مضمون آن بر اساس فرهنگها میتواند محلی و بومی باشد.
در قرن جدید، جهان به دستاوردهای تازهای نایل شده و تعلیم و تربیت نیز، از حیث روش، محتوا و اهداف، شکل دیگری به خود گرفته است.
تحول در عرصهی آموزش و یادگیری به گونهای است که امروزه ایجاد نظام آموزشی مبتنی بر مشارکت و مهمتر از آن تشکیل کلاسهای مجازی با استفاده از پیشرفتهترین فناوریهای اطلاعاتی موردتوجه قرارگرفته است.
برای مثال بخاطر دارم Sinapse – Print Simulators با آدرس www.sinapseprint.com امکان آموزش شبیهسازی شده اپراتوری ماشین های چاپ توسط کامپیوتر را برای هنرجویان میسر می سازد.
در نتیجه تحولات مذکور، این سوال مهم مطرح است که آیا سیستم آموزشی رایج در مراکز آموزشی صنعت چاپ در کشور ما، امروز با استفاده از روشهای معمول میتواند به حیات خود ادامه دهد.؟
مسلم است که به منظور پیشرفت و روزآمد شدن، خروج از تنگنا و محدودهی زمانی و مکانی و تعامل با جامعه جهانی صنعتچاپ، ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب میشود.
حتی با نگاهی گذرا نیز میتوانیم دریابیم که به مقوله آموزش در صنعت چاپ در حوزه آکادمیک بیتوجهی کامل شده و امروز شاهد تعطیلی تمامی دانشگاهها و مراکز آموزشی صنعت چاپ، یکی بعد از دیگری هستیم.
مقوله دانشاندوزی تخصصی در این رشته و صنعت، متاعی شده تا مسوولان با نگاه کاسبمآبانه ، مراکز آموزشی را تبدیل به بنگاههای تولید مدرک کرده و از نیازهای واقعی این صنعت به پرورش نیروهای متخصص و مهارتی دور باشند.
جای تاسف دارد که علیرغم تمامی تلاشها و ممارستهای انجام شده در دانشگاه هنر، حتی با در اختیار داشتن ناوگانی از ماشینآلات تخصصیِ این رشته با ارزشی هنگفت، شاهد تعطیلی این رشته هستیم.
از سوی دیگر مراکز علمیکاربردی که با هدف تولید دانش مهارتی پا به عرصه گذاشتند نیز با بیانگیزگی مدیران و مسوولان ذیربط و با عدم برنامه ریزی هدفمند از اهداف پیشبینی شده و جایگاه تعریف شده خود ، فاصله اساسی گرفته و یکی بعد از دیگری به دلایل گوناگون بسته شدند و تنها یک مرکز به تنازع بقای آموزش آکادمیک چاپ مشغول است.
درباره وضعیت پژوهش در کشورمان و مقایسه با کشورهای دیگر صحبت بفرمایید.
تولید فرهنگ پژوهشی باید با نگرشی توام گردد که در سطوح مختلف اجتماعی و آموزشی جاری گردد.
این گفته از انیشتین که “دانش آموزان را تشویق نکنیم که دستیابی به موفقیتهای مرسوم را هدف زندگی خود قرار دهند. زیرا در نگرش کنونی جامعه، معمولاً کسی را موفق میدانند که بتواند بیشتر از هم نوعان خود جلو بیفتد.” را میتوان سرلوحه قرار داد.
عامل مهم در فرایند پژوهش، تعامل بین مدرس و دانشجو است و نه فراگیری دستورالعملهای خاص.
هنر کشف روشهای بدیع و مبتكرانه، در موقعیتهای منحصر به فرد، هنری است که باید از طریق همین تعامل خلق شود.
زیرا با ارائه دستورالعمل یا فرمول خاص نمیتوان در جهت كارآیی یا اثربخشی یک پژوهش به توفیقی نائل شد و بدیهی است که با صدور بیانیه نمیتوان پژوهشگر تولید نمود.
از سوی دیگر، باید به این نکته اساسی توجه داشت که در اغلب سیستمهای پژوهشی موفق و کارآمد، توجه به نیازهای آتی، تحریک کنجکاوی و طرح سؤال در ذهن دانشجویان، جایگزین توجه به رفع نیازهای موجود، ارضای کنجکاوی و حل مسأله شده است.
زیرا به قول مولانا: “آب، کم جو، تشنگی آور بدست تا بجوشد آبت از بالا و پست”
بزرگترین اشتها آور، گرسنگی است و اگر این گرسنگی و تشنگی در قالب کنجکاوی علمی و عقلانی ظاهر شود و افزایش یابد، چنین نیروی محرکهای، قوهی رشد و تعالی دانشجویان را به حرکت و پویایی مداوم در این صنعت وا میدارد.
پژوهش، نواندیشی و نوجویی دانشجویان مستلزم حضور فعال و مستمر آنان در فرآیند یاددهی- یادگیری است و این حضور فعال به عنوان یک مقولهی مهم و با ارزش محسوب میشود.
به نحوی که غایت آموزش و یادگیری، افزایش میل به دانستن در فراگیران و عمیقتر نمودن کنجکاوی آنان است.
متاسفانه مقوله پژوهش در صنعت چاپ ایران بیشتر به منظور تامین و کسب اعتبار شخصی و مالی قرار گرفته و قدمهای موثری در این راه برداشته نشده است.
در مقوله پژوهش، پیشروی تک تازانه و برتری سود گرایانه نهی شده و به جای آن همدلی و همراهی با دیگران و رجعت به ارزشهای واحد مورد تأیید قرار گرفته است.
وضعیت استادان و دانشجویان و نیازهای آنان و مشکلات اجرایی آنان در حال حاضر چگونه است؟
با نگاه به آموزش و یادگیری بعنوان یک سرمایه گذاری برای آینده صنعت چاپ، ضمن بررسی روند توسعه منابع انسانی و آموزشی در دههی اخیر به مشکلات ناشی از افزایش هزینهها و کاهش کیفیت بر میخوریم که سه نیاز اساسی را در میان نیازهای دیگر غالب می گرداند:
1- توجه بیشتر به کیفیت آموزش و یادگیری در حوزه آموزشهای مهارتی
2- صرف منابع مالی بیشتر برای تولید مواد آموزشی و تجهیزات و ماشین آلات مناسب به منظور آموزش های عملی و تربیت مدرسان صالح و توانا
3- بهبود و اصلاح مدیریت و امور اداری و البته، پشتیبانی معنوی و علمی از نظام آموزش و یادگیری در صنعت چاپ
اگر بخواهم مثالی بر کیفیت آموزش بیاورم باید بگویم: پویا نمودن دانشجویان در كلاس، به عنوان یكی از ویژگیهای توصیفی در ارزشیابی اساتید، معرفی شده است.
چنین ویژگی در صورتی میتواند تحقق یابد كه مدرس بر تمام فعالیتهای دانشجویان نظارت دائمی داشته باشد.
در صورتی كه تعداد دانشجویان و تفاوت سطح علمی آنان در كلاس زیاد باشد، نظارت بر فعالیتهای آنها ممكن است به خوبی صورت نگیرد.
بنابراین، تعداد زیاد دانشجویان در كلاسها، یكی از ضعفها در روند اجرایی آموزش و یادگیری است.
مثال دیگر، اجرای واحدهای عملی است که بدون وجود تجهیزات و ماشینآلات چاپ در مرکزی مختص به آموزش امکانپذیر نبوده.
و بدیهی است تحقق این امر مستلزم صرف منابع مالی بیشتر و نگاه و درک عمیقانه ذینفعان این صنعت به مقوله آموزشهای منجر به یادگیری مادام العمر است.
شاید توجه و تامل در پیشنهادات ذیل و بکار بستن آنها در نظام آموزش و یادگیری چاپ در کشورمان، بتواند راهگشا باشد:
-
انطباق نظام سیاست گذاری، برنامه ریزی و تصمیمگیری آموزشی با تحولات نوین صنعت چاپ در زمینهی توسعهی تجهیزات و منابع آموزشی، تربیت و باز آموزی اساتید و آموزشهای مبتنی بر فناوریهای جدید در حوزه مهارتی.
-
بهسازی مداوم مدرسان آموزشی در قالب بازسنجی و با هدف کیفیت بخشی و کارآمد ساختن نیروی انسانی.
به گزینی نیروی انسانی مطلوب برای آموزش چاپ در قالب اعمال یک برنامه ارزشیابی موثر.
-
تسهیل زمینهی حضور فعال و پویای دانشجویان در فعالیتهای پژوهشی با استفاده از روشهای بدیع و مبتكرانه و بر اساس نیازهای کنونی صنعت چاپ کشورمان.
-
ایجاد انگیزه های درونی برای یادگیری و تلاش و کوشش خودجوش دانشجویان.
-
حفظ صیانت و حقوق مولفان دانش و تولیدکنندگان منابع در این رشته بمنظور تحکیم پایه های آموزشی.
-
جلب مشارکت اتحادیه ها، سازمانها و عمده صنعتکاران ذیربط در جهت افزایش ظرفیت مالی مراکز آموزش عملی و مهارتی رشته چاپ.
-
توجه به تحولات جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفادهی مفید و موثر از تجهیزات کمک آموزشی.
-
بهرهگیری از همکاریهای مراکز آموزشی بینالمللی و منطقهای و تبادل تجربیات سازنده.
-
انطباق ساختار و محتوای آموزشی با نیازهای واقعی دانشجویان و ایجاد تناسب در میزان حجم دروس مختلف با نیازهای واقعی و گرایشات واقعی صنعت چاپ کشورمان.
-
در نظر گرفتن فعالیتهای میان رشتهای و توجه به رشد و توسعهی خلاقیت و ابتکار در دانشجویان.
-
استفاده از ظرفیت منابع آموزشی و اساتید رشتههای صنعتی پیشرفته کشور (همچون رشتههای مهندسی صنایع، مدیریت، …) و انطباق آن با خلاءهای آموزشی رشته چاپ.
-
کمک هزینههای بلاعوض، وامهای کم بهره و بورسهای تحصیلی بمنظور امکان تحصیلات در سطوح مختلف آموزش عالی برای دانشجویان و اساتید رشته چاپ.