پان آرت - نشریه جامعه ی هنری ایرانیان
وب سایت علمی پژوهشی هنر

آرمان ضرغام و مریم خالقی – گرافیک تجاری

0 324

تبلیغات تجاری، یکی از مهمترین نوع تبلیغاتی هست که در سرتاسر دنیا به اون پرداخته میشه. مهم از اون جهت که مخاطب، اکثریت مردم هستند. پس وظیفه ی طراح گرافیک تجاری بسیار مشکل میشه. چون باید به بررسی بسیاری از علایق و فرهنگهای مردم محل تبلیغ مشغول بشه. فروش بیشتر در گرافیک تجاری و از طرفی فرهنگ سازی در این نوع رسانه هر روز گسترش بیشتری پیدا میکنه و طراحان جوان، با توجه به جسور بودن و ایده های خلاقانه تری که دارن، میتونن فعالیت های بیشتری رو در این سبک از گرافیک داشته باشن. مصاحبه اختصاصی این نسخه از ماهنامه پآن‌آرت با دو طراح جوانی هست که بصورت گروهی! در زمینه گرافیک تجاری فعالیت دارن. آرمان ضرغام و مریم خالقی در این نسخه به شرح فعالیت و ایده هایی که در اجرای یک اثر هنری تجاری دارن، میپردازن. یک تیم دونفره که آثاری جذاب و هنری رو در عرصه گرافیک خلق کردن.

CCCC

آرمان ضرغام
طـراح گـرافـیک
سال ۸۲ در رشته ارتباط تصویری وارد هنرستان شدم، خاطرات اون سال ها رو با ساعت ها طراحی و نقاشی و مطالعات بصری در آتلیه باران نزد استاد عزیزم محمود باجلان وگالری گردی و گپ و گفت های دوستانه در حیطه هنر معاصر به خاطر میآرم.
سال ۸۶ بود که بعد از پشت سر گذاشتن کنکور که دغدغه ی همه هم سن و سالهام بود وارد دانشگاه هنر در رشته ارتباط تصویری شدم. دانش طراحی گرافیک رو از اون دوران نزد استادان عزیزم حرفه ای تر و کامل تر آموختم، همان ماه های ابتدایی شروع به کار حرفه ای در حوزه تبلیغات تجاری کردم. یکی از محاسنِ زود وارد شدن در این عرصه ، فرصت و جرات آزمون و خطاهای بیشتر بود. این فعالیت ها ادامه پیدا کرد تا ابتدای سال۹۱ که به خاطر حجم زیاد سفارشات تصمیم به تشکیل یک گروه مستقل گرفتم و با دوست و همکار گرامیم خانم مریم خالقی آشنا شدم که به طور کلی همکاری و همفکری گروهی فضای حرفه ای تری ایجاد کرد تا بر روی ایده ها و نحوه اجرای هر کدوم بیش از پیش تمرکز کنیم.

مریم خالقی
طـراح گـرافـیک
علاقه من به هنر از زمانی شروع شد که یاد گرفتم چطور به واسطه اون با دیگران و البته خودم ارتباط برقرار کنم. به این علت که جایگزین مناسبی برای کلام به نظر می رسید. عادتی که همچنان از دوران کودکی در من باقی مونده اینه که هر از گاهی دیده ها شنیده ها ، اتفاقات روزمره و البته رویکردم در مورد اون ها رو تصویرکنم. تنها تفاوتی که زمان بوجود آورد انتقال از رسانه مخفی در و دیوار اتاق و دفتر چهل برگ بی خط به پوستر 4 رنگ و بیلبورد بود.
فعالیت من به صورت جدی از زمان ورودم به هنرستان و رشته ارتباط تصویری آغاز شد و همونجا بود که مطمئن شدم این حرفه دقیقا همون چیزیه که باید دنبال کنم .البته به موازات اون تمرین های مختصری هم در زمینه نقاشی انجام می دادم چون پیش تر شنیده بودم اکثر طراحان گرافیک بنام، دستی در رنگ و نقاشی هم دارند. پس از ورودم به دانشگاه و آشنائی با تصویر سازی، ایده ی به خدمت گرفتن هنر نقاشی و کاربردی کردن اون من رو بخودش جذب کرد و در نهایت تصمیم گرفتم چه در تمرین های کلاسی و چه فعالیت های حرفه ای، ترکیبی از این دو هنر رو با رشته ای که مشغول به تحصیلش بودم یعنی ارتباط تصویری بوجود بیارم.

01

در گرافیک تبلیغاتی که معمولا کارفرما نظرات بسیاری رو مطرح میکنه، با این وجود سپردن تمامی ایده و اجرا به طراح امر درستی هست و این چه تاثیری در کار نهایی میگذاره؟
البته این مشکلی هست که اکثر طراحان گرافیک معاصر کشورمون با اون دست و پنجه نرم میکنن، اما اگه هر کدوم از طرفین یعنی سفارش دهنده وطراح به وظیفه و حوزه اختیاراتشون آگاه باشن این همکاری وتبادل نظر دوجانبه می تونه مسیر سالمی رو طی کنه. به عبارتی اساسی ترین هدف گرافیک پرداختن به موضوعی مشخص، ارسال پیام و ارتباط با مخاطبه و در واقع سفارش دهنده تنهاهدف نهائی این روند رو مشخص می کنه. رسیدن به یک مقصد مشخص، برای مثال معرفی یک محصول خاص وافزایش میزان فروش اون در یک بازه زمانی خواسته سفارش دهنده و پیدا کردن راه حل مناسب برای تحقق این خواسته بر عهده طراحه. چرا که با توجه به تجربیاتش در این زمینه می تونه پیشنهادی مناسب و البته منحصر به فرد و نو مطرح کنه و خوب قاعدتا ساعت ها ایده پردازی و بحث و تبادل نظر یک تیم متخصص با یک پیشنهاد گذرای فردی غیر متخصص راه به مقصود مناسبی نمیبره.

نرم افزار تا چه حد در گرافیک تجاری اهمیت داره و بنظر شما هنرمندانی که تنها به طراحی دستی در تبلیغات اکتفا میکنن، در این نوع گرافیک موفق هستن؟
در شرایطی که روزانه تکنیک های مختلفی برای به تصویر کشیدن ایده های ذهنی مطرح و اجرا می شه، بسنده کردن به یک شیوه دائمی صحیح نیست. چون هر ایده ای برای عینی شدن و انتقال پیام احتیاج به یک اجرای خاص داره. گاهی لازمه که از ابتدائی ترین فنون تصویر سازی استفاده بشه و گاهی نیاز بر اینه که طراح در یک نرم افزار خاص از ابتدا تا انتها اقدام به خلق یک سوژه بکنه. پس در این جا مسئله مقایسه طراحی دستی یا نرم افزاری یا برتری یکی بر دیگری مطرح نیست، اونچه که مهمه استفاده از هر کدوم در بهترین حالت و به اقتضای نیازه.

در ایران معمولا هنرمندان امضاء شخصی خودشون رو در آثار ثبت میکنن. برای شما که یک تیم دونفره هستین به چه نحو این اتفاق میفته؟
از دیدگاه ما در چنین شرایطی، طراحی گروهی بسیار حرفه ای تر و ارزشمند تر به نظر میرسه، تا جائی که اکثرا ترجیح سفارش دهندگان هم بر همکاری و اعتماد بر یک گروهه تا یک شخص منفرد. نا گفته نمونه که ما با نامی مشخص برای مجموعه ها فعالیت میکنیم اما بنا بر دلایلی تا پیش از انسجام اون، مایلیم بصورت مستقل معرفی بشیم.

02

شخص خاصی ایده پردازی و اجرا رو به عهده داره؟ یا مشترک هست؟ ایده کار به چه صورت شروع میشه؟
در اکثر موارد تفکیک وظایف هر کدوم از ما تقریبا غیر ممکنه چون کل روند ایده پردازی تا اجرا رو در کنارهم و به طور موازی پیش می بریم. برای مثال در ابتدا هر کدوم ایده های خامی که در ذهن داریم رو مطرح می کنیم و تدریجا با تبادل نظر اون رو تا جائی که ممکنه به مرحله پختگی می رسونیم واین روند ممکنه در مواقعی بسته به زمان سفارش تا یک هفته به طول بیانجامه. در مرحله بعدی هر کدوم بر اساس در نظر گرفتن زمان، توانایی و یا علاقه ؛ مراحل اولیه اجرا رو بر عهده می گیره. برای مثال یکی مرحله عکاسی یا تصویرسازی رو پیش میبره و نفر دیگه تصاویر رو در نرم افزار اصلاح و تکمیل می کنه و مجددا طی این چند مرحله فایل ها بین هر یک از ما جا به جا میشه تا تغییرات لازم بروی اونها انجام بشه و به یک اثر نهایی منتهی شه.

گرافیک تبلیغاتی تا چه حد میتونه در رشد فرهنگ جامعه و دید بصری مردم موثر واقع بشه؟
به علت فرا گیر بودن تبلیغات در زندگی مدرن بیشترین تصاویری که افراد جامعه در محیط زندگی با اون سر و کار دارن تصاویر تبلیغاتیه. در واقع مردم از آغاز تا پایان روز دایما با مقوله تبلیغات و تاثیراتش بر ذهنشون درگیر هستن. در این شرایط هر چه قدر با راه حل های خلاقانه مواجه بشن، ذهن و چشم افراد طوری پرورش پیدا می کنه تا بتونن ساده تر و سریع تر نکات تصویری رو کشف کنن و از اون لذت ببرن.کما اینکه روند درک تصویری جامعه ما در مقایسه با گذشته پیشرفت قابل توجهی داشته.

 

ارسال یک پاسخ