1917 فیلمی که مخاطبان را شوکه کرد
1917 فیلمی که مخاطبان را شوکه کرد و توانست جوایز زیادی را از آن خود کند.
1917 فیلمی که مخاطبان را شوکه کرد
فیلم 1917 امسال در جشنوارههای مختلف توانست جوایز بسیاری را از آن خود کند. این فیلم به خاطر پخش تریلرهای بسیار کم، باعث میشد حس کنجکاوی را در مخاطب ایجاد نکند. اما با شروع اکران فیلم مخاطبان خود را شگفته زده کرد. علت پخش کم تریلرها نیز، سیاست کمپانی بود؛ زیرا میخواست از انتشار جزئیات فیلم جلوگیری کند.
حتی میتوان به وضوح دید سم مندز (کارگردان و نویسنده این اثر) قصد ندارد مخاطب را با تبلیغ یا گذاشتن اسمی هیجان انگیز وادار به تماشا کند، بلکه هدف او این است؛ مخاطب هنگام دیدن این فیلم میخکوب بر روی صندلی خود بنشیند و در پایان، هنگامی که بهت و شگفتی سراسر وجودش را فرا گرفته است به بغل دستی خود نگاه کند و بگوید: عجب فیلم خارقالعادهای بود! و این گونه تبلیغ فیلم را به عهده خود تماشاگر گذاشته است.
داستان فیلم، در بهار سال 1917 در شمال فرانسه هنگام وقوع جنگ جهانی اول آغاز میشود. هنگامی که از جنگ جهانی اول صحبت میکنیم یادآور اسامی مثل «جنگ بزرگ»، «جنگی برای پایان دادن به تمام جنگها» است که در تاریخ سینما به جز چند مورد حضور کمتری داشته و سم مندز با ساخت این فیلم خواسته این شرایط را تغییر دهد.
روایت فیلم یک نمای بدون قطع(تک سکانسی) است و مخاطب از ابتدا و انتها فیلم یک خط ثابت را دنبال میکند. در این فیلم دو سرباز انگلیسی به نام اسکافیلد «جرج مکای» و بلیک «دین چارلز چمپن» حضور دارند.
در این راه این دو سرباز وظیفه سختی را برعهده دارند و باید به داخل سرزمین بیطرف و داخل مرزهای دشمن رفته؛ نیروهای خودی را از تلهای که آلمانها برایشان ساختهاند باخبر سازند؛ یک گردان 1600 نفری را که برادر بلیک نیز در آن حضور دارد نجات دهند و در پشت سنگرها مبارزه کنند.
و در اینجا به محدودیت ها و قطعی های خطی، تانک ها و هواپیماها که وسایلی فرعی تر محسوب میشدند و بدنه اصلی همچنان نبرد تکاوری بود پی میبریم.
در نیم ساعت اول فیلم همه چیز بیسروصدا اتفاق میافتد و مندز به ما اجازه میدهد ترس واقعی سربازان را بهتر درک کنیم. او نمیخواهد همانند دیگر فیلمهای جنگی یک قهرمان اسطورهای از بازیگرانش بسازد و صحنه جنگ را طوری نشان دهد که تنها جای انسانهای نترس است.
بلیک و اسکافیلد دو نمونه سربازی هستند که درست مثل انسانهای عادی در وجودشان ترس، سادگی، ناامیدی و… وجود دارد. در ادامه نیز شلیک ها و تعقیب و گریزها بیشتر میشود و حس هیجان را در مخاطب به راحتی ایجاد میکند.
این فیلم مثل« نجات سرباز رایان » (saving private Ryan) برای مندز است، البته با یک جنگ متفاوت اما درست مثل« استیون اسپسلبرگ» او از یک ماموریت در داخل جنگ و نشان دادن زشتی های جنگ استفاده کرده تا روایتش را شکل دهد.
مندز در بخش فیلمبرداری و موسیقی نیز از همکاران قدیمی خود استفاده کرده که شاید به علت شناخت خواسته ها و سلایق یکدیگر روند فیلم را حرفه ای تر کرده است. موسیقی « توماس نومن» حس ترس و عدم آرامش را در ابتدای فیلم به خوبی منتقل میکند.
همچنین فیلمبرداری دقیق و حرفه ای که مدام از شانه آنها روبهروی چهره هایشان میرود و گاها دوربین چند ثانیه با تاخیر حرکت میکند تا درد را بیشتر کند، چرا که حس میکنیم این دو سرباز در معرض چیزی قرار گرفته اند که فراتر از دید ما است.
در این اثر مندز با تمرکز بر روی دو شخصیت که حتی مخاطب درباره زندگی دقیق این دو سرباز چیزی را نمیداند، خواسته است فضای واقعی جنگ را به خوبی نمایش دهد و کاملا هم موفق بوده. در نظر گرفته شدن آن در زمان اعلام اسامی نامزدهای جایزهی اسکار نشان از موفقیت این اثر جاویدان است.
«1917» امسال در 77 امین مراسم گلدن گلوب جایزه بهترین فیلم درام و کارگردان و در 92 امین مراسم اسکار جایزه بهترین فیلمبرداری، جلوههای ویژه، چهره آرایی، طراحی صحنه، میکس صدا، تدوین صدا، موسیقی متن اورجینال، بهترین کارگردان و فیلم را نیز به خود اختصاص داد.
خلاصهای از نقد دیگر منتقدان
جوسلین نووک | آسوشیتد پرس
در ۱۹۱۷ ما با یک شاهکار فنی خیرهکننده روبرو هستیم. شاید برخی آن را یک حقه یا حداقل روشی ترسآور برای پرت کردن حواس بیننده در نظر بگیرند. اما این موضوع باعث نادیده گرفته شدن این حقیقت میشود که این سبک فیلمسازی روش بسیار موثری برای به تصویر کشیدن این نوع داستان به غریزیترین حالت ممکن است.
رکس رید | آبزرور
هیجان فیلم مقاومت ناپذیر است. همه ی جنگها ناخوشایند هستند و فرقی نمیکند چه زمانی رخ دادهاند. اما ۱۹۱۷ که درباره ی جنگی است که از واقعیت معاصر بسیار فاصله گرفته، یکی از بهترین فیلمهای ژانر جنگی پس از نجات سرباز رایان Saving Private Ryan محسوب میشود.
guardian
فیلم « ۱۹۱۷ » جاهطلبانهترین اثری است که « سم مندز » سالیان اخیر ساخته است. ساخت این اثر شجاعانه و هیجانانگیز بوده.
لی گرینبلت (Entertainment Weekly)
فیلم بیشتر از همه متعلق به « چپمن » و علیالخصوص « مککی » است، یک جوان ۲۷ سالهی اهل لندن که بسیار درشت اندام است و با چشمانی شبیه به قدیسها به دنبال برادر گمشدهش میگردد.
(تاد مک کارتی The Hollywood Reporter)
حتی اگر این نکته را هم قبول کنیم که فیلم در بیشتر لحظات خود داستان و مضمونی تکراری را روایت میکند، همچنان باید به این مسئله اذعان کرد که سبک ارائهی آن بسیار دقیق و متمرکز و مدیریت شده است و باعث میشود تا با اثری رویاگونه طرف باشیم. از این فیلم به بعد وقتی صحبت از آثار سینمایی و فیلمبرداری مهم تاریخ بشود، فیلم « ۱۹۱۷ » قطعا همیشه در بالاهای لیست جای خواهد داشت.
(فیونولا هالیگان Screen International)
« مندز » قصد دارد تا حس دل و جرئت به جنگی بیاورد که تنها به خاطر نابودی محتومش شناخته میشود.