پان آرت - نشریه جامعه ی هنری ایرانیان
وب سایت علمی پژوهشی هنر

زیبایی شناسی: قسمت سوم

0 165

زیبایی شناسی: قسمت سوم

در ادامه مباحث زیبایی شناسی و فلسفه هنر قرار بود در این شماره به تعریف مادّه/چیز/موجود/شیء “زیبا” (Aesthetic Object) بپردازیم.

اصطلاح “چیز زیبا” مبهمه و بر حسب تفسیری که ازش داریم میتونه به دو ساحت متفاوت از زیبایی شناسی فلسفی اشاره کنه. این اصطلاح میتونه به  1- موجودیت ارادی (Intentional) تجربه زیبایی شناسانه بپردازه یا اصلا به 2- مادّه (Material) در حال تجربه اشاره کنه. این تمایز که میراث فلاسفه کلاسیک قرون وسطاست (Scholastic) نقش مهمی رو در پدیدارشناسی (Phenomenology) بازی میکنه. به طور خلاصه میشه این گفته رو به این صورت بیان کرد: وقتی کسی به شیء X پاسخ میده، پاسخ او که وابسته به تصورش از X هست میتونه اشتباه باشه. در اینجا X، مادّه پاسخ اونه در حالی که این تصورشه که اون موجودیت ارادی رو تعریف میکنه. به عنوان یه مثال فرض کنید فردی تو یه سالن تاریک از یه پارچ سفید که داره پرواز میکنه میترسه. در اینجا، مادّه ترس، لباس سفیده ولی وجودیت ارادی ای که در ذهن اون فرد شکل گرفته، روح (Ghost) هست.

panartmag.com

در واقع، موجودیت ارادی، انتزاعی و بخشی از وضعیت ذهنه در حالی که مادّه، وجودی خارجی داره. بنابراین، اگر اصطلاح چیز زیبا (Aesthetic Object) در ساختار ارادی خودش مدنظر قرار بگیره، مطالعه ماده زیبا، نه مطالعه اشیای موجود به صورت مستقل بلکه خود تجارب زیبایی شناسانه هست. و از این طریقه که این اصطلاح خودش رو در نوشته های پدیدارشناسان (Phenomenologists) مثل پدیدارشناسی تجربه زیبایی شناسانه (La Phénoménologie de l’expérience esthétique) از مایکل دوفران در 1953 یا اثر هنری ادبی (Das literarische Kunstwerk) از رومن اینگاردن در سال 1931 نشون میده.
کدوم یک از این دو دیدگاه باید مورد توجه قرار بگیره؟ ماده زیبا به عنوان شیئی دارای ما به ازای بیرونی یا ماده زیبا به عنون تصور ذهنی انتزاعی ما؟ خواهیم دید نگاهی که تجربه زیبایی شناختی (Aesthetic Experience) رو دربر میگره و ماده زیبا رو ابتدا به ساکن به عنوان ماده ارادی آن نوع تجربه قرار میده در اولویت قرار می گیره. به این خاطر که ما ابتدا باید ارزش (Value) زیبایی شناسانه ماده زیبا رو درک کنیم تا با اون انس بگیریم، مطالعه اش کنیم و اون رو مورد نقد قرار بدیم. تا زمانی که این ارزش رو درک نکرده ایم، نمیدونیم چرا باید مفهومی مثل “زیبایی شناسی” داشته باشیم و حتی یک شاخه فلسفه رو هم بهش اختصاص بدیم (فلسفه هنر). تجربه ما از زیبایی وابسته به دانش از ماده ای هست که زیبایی در اون قرار داره. در واقع، احساس ما از زیبایی یک چیز وابسته به ادراک و تصور ما از اون چیزه.
تا اینجا دو دیدگاه درباره “چیز زیبا” مطرح شد: 1- وجود زیبایی در خود شیء و 2- وجود تصور ما از مفهوم زیبایی در ذهن ما. با هرکدوم از این دو دیدگاه موافق باشیم، سوال مهم دیگه ای که وجود داره درباره گیرنده یا “میزبان” این زیبایی (Recipient) هست. چه چیزی در ما وجود داره که موجب این میشه فرم یا محتوای زیبا رو از سایر چیزها تشخیص بدیم؟ در قسمت بعد به جواب این سوال می پردازیم…
نویسنده: محمد عامریان

منتشر شده در نسخه هفتم ماهنامه دیجیتال هنرهای تجسمی پآن آرت

ارسال یک پاسخ