پان آرت - نشریه جامعه ی هنری ایرانیان
وب سایت علمی پژوهشی هنر

زیبایی شناسی: قسمت چهارم

0 145

زیبایی شناسی: قسمت چهارم

در قسمت  قبل به بررسی دو دیدگاه درباره تعریف چیز/پدیده “زیبا” پرداختیم و قرار شد در این شماره بگیم حالا چه چیزی در ما وجود داره که باعث میشه زیبایی رو درک کنیم؟
همون طور که پیشتر گفتیم، یکی از مهمترین پرسش ها در حوزه زیبایی شناسی مربوط به دریافت کننده حسِّ زیبایی هست. مشخصا: چه چیزی در ما ادراک کننده زیبایی هست؟ پاسخ به این سوال قدمتی به درازای زمان افلاطون داره اما معروف ترین پاسخ مطرح شده در رابطه با اون رو باید در نظریات فیلسوفی همچون کانت جستجو کرد. کانت معتقد بود اولا: فقط موجودات دارای قوه عاقله (با توانایی فکر و اندیشه و فهم) اند که می تونن درباره پدیده ها قضاوت کنن. ثانیا: قضاوت عقلایی، مادامی که با تمرین زیبایی شناسانه همراه نباشه، ناقصه.

panartmag.com

موجودات عاقل اونایی اند که مثل ما فکر و عملشون توسط استنتاج و استقرا هدایت میشه، درباره چیزایی که باور دارن و انجام میدن آگاهی دارن و از طریق مباحثه و ترغیب (Persuasion)، بر هم تاثیر متقابل میگذارن. کانت معتقد بود که استدلال، جنبه های نظری و عملی داره و موجود عاقل (Rational Being) هم افکار و هم رفتارش رو ملهم و متاثر از اون میدونه. اون همچنین عقیده داشت که پارامتر تعیین کننده در رفتار معقول، اخلاقیات هست که به ما در انجام کارها به نحوی ارزشمند (به معنای حاوی ویژگی قابل ارزش گذاری) کمک میکنه.
از مجموع توصیفات گفته شده، کانت به این نتایج میرسه که اولا: فقط موجودات دارای قوه عاقله، تجربیات زیبایی شناسانه (Aesthetic Experience) دارند. ثانیا: اصلا هر موجود عاقل، نیازمند تجربه زیبایی شناسانه است و بدون اون کامل نیست و ثالثا (که شاید به نوعی مهمترین نتیجه هم باشه): تجربه زیبایی شناسانه به طور قابل توجهی وابسته و گره خورده به قضاوت های اخلاقی هستند که در ما به عنوان ابنای بشر، به صورت ذاتی وجود دارند.
فلاسفه مدرن بعضا هم عقیده و بعضا مخالف عقیده کانت بودند با این وجود کمتر کسی بین اون ها هست که تجربه زیبایی توسط انسان رو صرفا متعلق به انسان ذی شعور و دارای قوه تعقل ندونه. در واقع، منطقیش هم همین طوره! مثلا چه مفهومی داره که بگیم یک گاو با خیره شدن به منظره ای در دوردست، در حال تجربه زیبایی شناسانه و بهره مندی از عناصر زیبا در اونه؟! چه خصوصیت فکری یا رفتاری میتونه مانیفست (برون داد) چنین تصوری درباره گاو باشه برای ما؟! بله، احتمال داره که اون گاوه به منظره واقعا خیره شده باشه ولی قطعا احتمال اینکه از منظره خوشش هم میاد صفره!
با این توصیف، آیا میتونیم نوع خاصی از نظر، قضاوت یا تجربه رو با برچسب “زیبایی شناسانه” مطرح کنیم؟ بسیاری از متفکران بر این باور بودند که بله، میشه! و چنین تجاربی نوعا از تجربه‌های معمولی ما متفاوت اند. یکی از مهمترین آثار در این رابطه، مقاله ادوارد بولو (Edward Bullough) در ژورنال روان شناسی بریتانیا (The British Journal of Psychology) بود که در سال 1912 منتشر شد و نویسنده در اون، خط فاصله پررنگی بین تجارب عادی و روزمره و تجاربه های زیبایی شناسانه ما کشید.
از طرف دیگه متفکرانی هم قائل به جدایی تجارب معمولی و هنری نبودند. یکی از اون ها آرتور شوپنهاور (Arthur Schopenhauer) بود که میگفت که انسان میتونه بنا به اقتضا و اختیارش “هر” چیزی رو دارای ارزش زیبایی شناسانه و نتیجتا “زیبا” بدونه (Die Welt als Wille und Vorstellung، 1819).
دیدیم که سوال بالای صفحه مثل بسیاری سوالای دیگه در علوم انسانی و هنر، جواب قطعی، منفرد و مشخصی نداره و بعضا در موردش حرف های متناقضی هم زده شده. ولی برای جمع بندی جواب به طور کلی میشه گفت، نقد، قضاوت و استدلال عقلایی در مواجهه ما با “چیز” زیبا عناصر کلیدی منجر به ادراکات ما از اون هستن که در قالب برآیندی از توجه خودآگاه و ناخودآگاه ما به صورت (Form) و محتوا (Content)ی اون چیز مطرح میشن.

درباره “صورت” و “محتوا” در قسمت آینده بیشتر خواهیم گفت…
نویسنده: محمد عامریان

ارسال یک پاسخ